کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امیناحمد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
امین خلوت
لهجه و گویش تهرانی
مسئول اندرونی پادشاه
-
مرغ آمین
لهجه و گویش تهرانی
مرغی مهاجر شبیه کبوتر
-
احمد هم عاشق بود، هم شاعر (بود).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ahmad ham âšeq bo, ham šâɂer bo. طاری: ahmad ham âšeq bo, ham šâɂer. طامه ای: ahmad ham âšeq bo, ham šâɂer bo. طرقی: ahmad ham âšeq bo, ham šâɂer. کشه ای: ahmad ham âšeq bo, ham šâɂer. نطنزی: ahmad ham âšeq bo, ham šâɂer bo.
-
هر جا (که) میرفتم ، برادر احمد را (هم) با خودم میبردم.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: haryâ ašdun dadi ahmad-em bâ xom ašü. طاری: haryâ ašoyun, beray-e ahmad-em bâ xom ani. طامه ای: haryâ šeɹon, berâ-ɂe ahmad-om bâ xoyom eni. طرقی: haryâ ašoyo, beray-e ahmad-om-ǰi xoy xoyom ani. کشه ای: haryâ ašoyo, beray-e ahmad-em bâ xoyem ...