کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الا غ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آلا بلبل، آلا بلبلی
لهجه و گویش تهرانی
دید از بالا
-
آلا پلنگ،آلا پلنگی
لهجه و گویش تهرانی
خط و خالی، ختمخالی،گل مگلی
-
آلا بالا
لهجه و گویش گنابادی
alabala در گویش گنابادی به معنی تجمل ، شکوه ، جاه و جلال ، دم و دستگاه ، اسباب و زینت های گران بها، به ظاهر و لباس و تجملات فرد نیز اطلاق می کنند ، کنایه از خود را برتر دانستن نسبت به دیگران
-
آلا کِردن
لهجه و گویش بختیاری
âlâ kerdan وجین کردن.
-
آلاّ کلنگ
لهجه و گویش بختیاری
âllâ kolang (حشرهاى که غالبا در خوشه انگور دیدهمىشود)، کفشدوزک.
-
آلّا دادن
لهجه و گویش تهرانی
خبر کردن
-
آلا فرنگ
لهجه و گویش تهرانی
فرنگی مآب
-
آلا مقرراتی
لهجه و گویش تهرانی
منضبط بی اندازه
-
آلار،آلا
لهجه و گویش تهرانی
شیطنت و خرابکاری ،شر به پا کردن/هوشیار کردن.:آلار ساختن،()درست کردن،()به پا کردن.آلا دادن=هشدار دادن
-
اَلا بَختی
لهجه و گویش تهرانی
تصادفی،شانسی
-
اِلا و بِالله
لهجه و گویش تهرانی
قسّم شدید
-
والاخون، آلا خون
لهجه و گویش تهرانی
سرگردان ،بلا تکلیف
-
واژههای همآوا
-
الاغ
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: xar طاری: xar طامه ای: xar طرقی: xar کشه ای: xar نطنزی: xer