کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعراض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اِعراض
لهجه و گویش تهرانی
عذاب، ناراحتی ـ کهیر و جوش که از ناراحتی میزند
-
جوش،جوش و اعراض
لهجه و گویش تهرانی
حرص
-
واژههای همآوا
-
اِعراض
لهجه و گویش تهرانی
عذاب، ناراحتی ـ کهیر و جوش که از ناراحتی میزند
-
جستوجو در متن
-
دِلْ شُسْتَ
لهجه و گویش گنابادی
delshousta در گویش گنابادی یعنی ابراء کرده ، بخشیدن ، بخشش ، گذشتن از حق یا عشق ، ناامید شدن ، اعراض
-
کُلُنْگی
لهجه و گویش گنابادی
kolongi در گویش گنابادی به معنای خانه خرابه ، خانه های قدیمی و خانه هایی که مالک آنها را رها کرده و از انتفاع بردن از آنها اِعراض کرده است را گویند.
-
وَگْذِشْتَ
لهجه و گویش گنابادی
wagzeshta در گویش گنابادی یعنی رها شده به حال خود ، بی توجهی و کم توجهی ، جا گذاشتن و فراموش کردن ، فراموشکاری ، اعراض کرده شده