کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطلاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آمخته آویدَه
لهجه و گویش بختیاری
âmoxta âvida آموخته شده (به کودک یا جانورى اطلاق مىشود که عادت کرده است کارى راخود انجام دهد).
-
نورگاه
لهجه و گویش گنابادی
norgah در گویش گنابادی ، گبری به نیایشگاه ، معبد ، مکان عبادت و ارتباط با خدایان اطلاق میشده است.
-
پَرچ
لهجه و گویش گنابادی
parch در گویش گنابادی به معنای گوشه لباس و پیراهن و کت و شلوار و پارچه اطلاق میگردد.
-
پَسُوک
لهجه و گویش گنابادی
pasowk در گویش گنابادی یعنی ولگرد ، خیابان گرد، به کسی اطلاق میگردد که زیاد از خانه بیرون میرود و به همه جا سر میزند و سرک میکشد.
-
مال
لهجه و گویش گنابادی
mal در گویش گنابادی به حیواناتی که جز پستانداران هستند و در مالکیت انسان میباشند اطلاق میگردد.در گویش گنابادی به زن زیبا هم مال گویند ، ماساژ بدن ، گوسفند ، شتر و....
-
آلِ بولَ
لهجه و گویش گنابادی
ale bola در گویش گنابادی مترداف آلا بولا میباشد و به معنی درهم برهم ، تار و مار ،شفته و مشوش ، به هم ریخته ، غالبا به چشمی اطلاق می شود که تار و مار می بیند.
-
آلابولا
لهجه و گویش گنابادی
alabwla در گویش گنابادی مترداف آلِ بولَ میباشد و به معنی درهم برهم ، تار و مار ،آشفته و مشوش ، به هم ریخته ، غالبا به چشمی اطلاق می شود که تار و مار می بیند.
-
اَلِّ دُل
لهجه و گویش گنابادی
alle dol در گویش گنابادی خرت و پرت ، چیز و میز ، وسایل خرد و ریز و کهنه، خرد و ریز ، خِنزِل پِنْزِل ، اسباب اضافه و کم ارزش ، غالبا به ته مانده و باقی مانده اسباب و اثاثیه اطلاق می شود.
-
آلا بالا
لهجه و گویش گنابادی
alabala در گویش گنابادی به معنی تجمل ، شکوه ، جاه و جلال ، دم و دستگاه ، اسباب و زینت های گران بها، به ظاهر و لباس و تجملات فرد نیز اطلاق می کنند ، کنایه از خود را برتر دانستن نسبت به دیگران
-
اَفتُومار
لهجه و گویش گنابادی
aftomar در گویش گنابادی این واژه به معنای دم صبح میباشد و به روشنایی قبل از طلوع خورشید اطلاق میگردد.اَفتوومار تلفیق دو واژه آفتاب و مار میباشد.این واژه از اینجا بوجود آمده که مارها و بسیاری خزندگان شکارچی ، بیشتر در شب ها به شکار میروند و در روزها ب...
-
گبر
لهجه و گویش گنابادی
gabr گبر در گویش گنابادی به معنای انسان تنومند و قوی هیکل گفته میشود.گبر به زرتشتیان قدیم که پس از حمله اعراب مسلمان نشدند به طئنه اطلاق میگردید.حال آنکه گبر ها با زرتشتیان فرق داشته اند و زرتشتیان مردگانشان را خاک نمیکردند بلکه جسد آنها را در کوهستا...