کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استخوانگیری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
استخوان
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ossoxun طاری: ossoxun طامه ای: ossoxun طرقی: ossoxun کشه ای: ossoxun نطنزی: ossoxun
-
گیرى
لهجه و گویش بختیاری
giri 1. جریب (واحد سطح زمین کشاورزى برابر با هزار متر مربع)؛ 2. واحد توزین غلات برابر با سى کیلو.
-
استخوان ک.ن
لهجه و گویش تهرانی
لگن خاصره
-
پاچه گیری
لهجه و گویش تهرانی
بد خلقی،دعوا
-
دست گیری
لهجه و گویش تهرانی
کمک کردن
-
دهنگیری
لهجه و گویش تهرانی
یاد گرفتن الحان و آواز توسط پرندگان
-
زور گیری
لهجه و گویش تهرانی
بزور از کسی پول گرفتن،اخاذی
-
لنگگیری
لهجه و گویش تهرانی
تاب گیری چرخ
-
تِیکه گیری
لهجه و گویش تهرانی
چشاندن غذا
-
حالگیری
لهجه و گویش تهرانی
اذیت کردن
-
خِفت گیری
لهجه و گویش تهرانی
یقه گیری
-
قلم گیری
لهجه و گویش تهرانی
مقطع چارگوش و هرمی در فلزکاری
-
شانهگیری
لهجه و گویش تهرانی
کلاه برداری
-
پر رو ،()گیری،() گیری در آوردن
لهجه و گویش تهرانی
بی ادب،بی حیا/بی ادبی
-
استخوان ساق پا
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ossoxun-e pa طاری: ossoxun-e pâ طامه ای: ossoxun-e pâ طرقی: poči کشه ای: ossoxun-e pâ نطنزی: ossoxun-e moč-e pâ