کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آخور
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: âhor طاری: âxor طامه ای: âhor طرقی: ahor کشه ای: ohor نطنزی: âxor
-
آخُر،آخور
لهجه و گویش تهرانی
فضایی در دیواربا تیغه کوتاهی در جلو که محل تغذیه چهارپایان است.
-
واژههای همآوا
-
آخور
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: âhor طاری: âxor طامه ای: âhor طرقی: ahor کشه ای: ohor نطنزی: âxor
-
جستوجو در متن
-
طویله
لهجه و گویش تهرانی
آخور
-
سوا کردن
لهجه و گویش تهرانی
رها کردن:از خودش باد سوا می کرد/جدا کردن:خرج را ()،آخور را()
-
اَخیَه
لهجه و گویش بختیاری
axya اخیه، میخ آخور، میله یا قلاب مخصوصى که براى بستن افسار، کنارِآخور نصب مىکنند.
-
باروَن
لهجه و گویش بختیاری
bârvan 1. باربند؛ 2. حیاط بزرگى که اسبان رادر آن به آخور بندند، انبار غلات وحبوبات.