کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اثر سوختگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قِفْلَ
لهجه و گویش گنابادی
ghefla در گویش گنابادی یعنی تبخال ، سوختگی ، اثر سوختگی
-
قِبْلَ
لهجه و گویش گنابادی
ghebla در گویش گنابادی یعنی تاول حاصل از سوختگی بدن ، تاول ، سوختگی
-
تُوَل
لهجه و گویش تهرانی
تاول، آماس در اثر سوختگی
-
تَوَلْ
لهجه و گویش گنابادی
tawal در گویش گنابادی یعنی سوختگی کوچک اعضای بدن ، آبله
-
وَتَویْدَ
لهجه و گویش گنابادی
watawida در گویش گنابادی یعنی آفتاب سوختگی ، سرخ شدن چهره ، گرمازدگی
-
آتیش به جون گرفته
لهجه و گویش تهرانی
دچار سوختگی خود بخودی شدن
-
سوختگی
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: besuǰi طاری: sotti طامه ای: sotti طرقی: sotti کشه ای: sotti نطنزی: sotegi