کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابرو و غَمزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آبرو
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: âberü طاری: âborü طامه ای: âberu طرقی: âberü کشه ای: âberu نطنزی: âberu
-
ابرو پیوسته
لهجه و گویش تهرانی
دو ابرو به هم متصل
-
ابرو قیطونی
لهجه و گویش تهرانی
ابرو نازک
-
ابرو کلفت
لهجه و گویش تهرانی
ابروپَهن
-
ابرو کلفت
لهجه و گویش تهرانی
دارای ابروی پهن
-
ابرو ورداشتن
لهجه و گویش تهرانی
کندن ابرو های اضافی ( تا زمان ازدواج مجازنبود).
-
بی آبرو
لهجه و گویش تهرانی
بی حیا
-
آبرو بَری
لهجه و گویش تهرانی
آبرو را بردن
-
چار ابرو
لهجه و گویش تهرانی
خالکوبی بالای ابرو
-
قلم ابرو
لهجه و گویش تهرانی
مداد ابرو
-
ابرو پاچه بُزی
لهجه و گویش تهرانی
ابرو پهن
-
آبرو داری ،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
آبرو را حفظ کردن
-
زیر ابرو،()برداشتن
لهجه و گویش تهرانی
موی پایین ابرو که آنرا زنان ازدواج کرده برمیدارند
-
قِیطونی(ابرو،سبیل)
لهجه و گویش تهرانی
باریک
-
خم به ابرو آوردن/نیاوردن
لهجه و گویش تهرانی
ناراحت شدن/نشدن