کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پف آلود
لهجه و گویش تهرانی
پوک ،باد کرده
-
پوف آلود
لهجه و گویش تهرانی
باد کرده
-
جستوجو در متن
-
چُرت آلو
لهجه و گویش تهرانی
خواب آلود
-
گِلُوْک
لهجه و گویش گنابادی
gelouwk در گویش گنابادی یعنی گل آلود
-
بیت،بید
لهجه و گویش تهرانی
حشرهای قهوهای و پشمآلود که در پشم تولید میشود.
-
چش غُرّه ،چش خوره،()رفتن
لهجه و گویش تهرانی
نگاه خشمآلود ، نگاه از گوشه چشم
-
خُمْبُو
لهجه و گویش گنابادی
khombouw در گویش گنابادی یعنی خواب آلود ، کنایه از آدم ساده لوح
-
رُنگ
لهجه و گویش تهرانی
جوی کنار کشتزار ، لای آب پس از سیلاب و آبیاری ، آب گلآلود .
-
خُومْبُوک
لهجه و گویش گنابادی
khombouk در گویش گنابادی یعنی خنگ ، نادان ، همیشه خواب آلود و همیشه بی توجه به زندگی ، همیشه در حل خواب
-
خیْک
لهجه و گویش گنابادی
khik در گویش گنابادی یعنی خواب آلود ، خواب آلو ، کنایه از کسی که زیاد میخوابد و همیشه در حال چرت و خواب است.
-
بیّاْض
لهجه و گویش گنابادی
biiaz در گویش گنابادی یعنی خمیازه ، خمیازه کشیدن ، نام یک دشت در گناباد که به دشت بیاض معروف میباشد ، خواب آلود