کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سَویر
لهجه و گویش بختیاری
savir صبور، آرام bača savir>:بچه آرام> .
-
آروم
لهجه و گویش تهرانی
آرام
-
شُل گفتن
لهجه و گویش تهرانی
آرام صحبت کردن
-
کشاله رفتن
لهجه و گویش تهرانی
آرام مایل شدن
-
پاوُرچین
لهجه و گویش بختیاری
pâ-vorčin پاورچین، راه رفتن آرام و بىصدا.
-
کین نشینا ناره
لهجه و گویش بختیاری
kin-e nešinâ nâra کون نشستن ندارد، قرار و آرام ندارد.
-
بیل بیلی
لهجه و گویش تهرانی
جنبش آرام، حرکت کند
-
هِق هِق، هِق و هِق
لهجه و گویش تهرانی
صدای گریه آرام
-
نیدرا به زِمین
لهجه و گویش بختیاری
niderâ be zemin آرام ندارد، یکجا نمىنشیند.
-
دِلْ وَرْجا
لهجه و گویش گنابادی
delwarja در گویش گنابادی یعنی با طمئنینه ، آرام و قرار گرفتن
-
بِیس
لهجه و گویش گنابادی
beis در گویش گنابادی یعنی آرام ، آهسته ، با سرعت کمتر
-
آسِ
لهجه و گویش گنابادی
ase در گویش گنابادی یعنی آهسته ، آرام ، رام
-
لَس، لمس
لهجه و گویش تهرانی
سست، شُل،آهسته، ارام،شل و فلج
-
پاورچین،()()
لهجه و گویش تهرانی
آهسته آمدن، آهسته ،آهسته و آرام رفتن
-
سُسْ
لهجه و گویش گنابادی
sos در گویش گنابادی یعنی آرام ، آهسته ، بی خیالی ، کم کردن از فشار و قدرت ، سست