کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آدمرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آدم
لهجه و گویش تهرانی
فهمیده/خدمتکار، مزدبگیر/ معشوق، نشانده.
-
رو
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: düm طاری: düm طامه ای: dim طرقی: düm کشه ای: dim نطنزی: dum
-
رُو
لهجه و گویش تهرانی
رُخ، صورت، چهره، گونه، دیم،طرف،جهت
-
خاله رو رو
لهجه و گویش تهرانی
خاله زنک ،شلخته
-
سیب آدم
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: noqlisa طاری: nâqlösi طامه ای: nâqlusi طرقی: noqlüsi کشه ای: nâqlüsi نطنزی: nâqluse
-
آدم حسابی
لهجه و گویش تهرانی
با شخصیت
-
آدم زیادی
لهجه و گویش تهرانی
فرد مورد بی توجهی
-
آدم فروش
لهجه و گویش تهرانی
لو دهنده
-
بابا آدم
لهجه و گویش تهرانی
حضرت آدم
-
داخل آدم
لهجه و گویش تهرانی
قابل احترام ،پذیرفته در جمع
-
سیب آدم
لهجه و گویش تهرانی
جوز آدم ،برجستگی روی گلو
-
رو تو رو باز شدن
لهجه و گویش تهرانی
خودمانی شدن
-
تَهْ رو
لهجه و گویش گنابادی
tahrw در گویش گنابادی یعنی صورت ، ظاهر ، رودرو
-
رو دُم
لهجه و گویش بختیاری
rudom فرزندم (لفظى است براى ابراز محبت).
-
جُو رُو
لهجه و گویش بختیاری
ju-ru جوى روب، کسى که جوى آب رالایروبى کند. bildâr .