کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آبستن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: âvira طاری: ovir طامه ای: âvire طرقی: ovira کشه ای: ovira نطنزی: âvere
-
جستوجو در متن
-
اُووِس
لهجه و گویش بختیاری
owves آبستن.
-
آبِست
لهجه و گویش تهرانی
آبستن
-
خیکش پُره
لهجه و گویش تهرانی
آبستن است
-
قِسِر
لهجه و گویش بختیاری
qeser دام آبستن نشده.
-
اِشگَم پُر
لهجه و گویش بختیاری
ešgam-por شکم پر، آبستن.
-
ببر و بلا
لهجه و گویش تهرانی
ویار خانمهای آبستن
-
پا بماه
لهجه و گویش تهرانی
در شرف زاییدن،آبستن ماه نهم
-
تَلیسه
لهجه و گویش تهرانی
ماده گاو آبستن نشده،گوساله تا دو سال
-
ما گرفتهاى
لهجه و گویش بختیاری
mâ gereftai 1. ماه گرفتگى؛ 2. لکههاى درشت قهوهاى یا بنفش روى پوست (به باور مردم لرستان اگر زن آبستن هنگام خسوف انگشتان خود را بر شکم نهد و فشار دهد، اثر انگشت به هر جاى پوست کودک برسد دچار ماهگرفتگى مىشود).