کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آبدار
لهجه و گویش تهرانی
پر صدا،محکم: سیلی آبدار
-
آبدار
لهجه و گویش تهرانی
گوهردرخشان
-
جستوجو در متن
-
اُوودار
لهجه و گویش بختیاری
owdâr آبدار.
-
تاپاله چسباندن
لهجه و گویش تهرانی
ماچ آبدار کردن
-
چرب و چیلی/ چیویل/ چیل/ تیلی
لهجه و گویش تهرانی
چرب،آبدار
-
کش
لهجه و گویش تهرانی
زمین آبدار
-
شنگه خاتونى
لهجه و گویش بختیاری
senga xâtuni نوعى شنگ باساقه بلندوبرگهاىپهنو آبدار.
-
آبدارباشی
لهجه و گویش تهرانی
مسئول آبدار خانه
-
تر و تیلی،تر و تیلیس
لهجه و گویش تهرانی
خیس ،چرب ،آبدار
-
فتیر
لهجه و گویش تهرانی
نان کلفت آبدار کهنه شده،نان بی مایه
-
شنگه جارو
لهجه و گویش بختیاری
šenga jâru شنگ جارو (نام گیاهى سفیدرنگ و آبدار که در بن بوتههاى جاروب مىروید).
-
لوول
لهجه و گویش بختیاری
lowl نام نوعى سبد بافته شده از شاخههاى نرمبید، مخصوص حمل میوههاى آبدار بر پشت الاغ.
-
ارباب(کارکنان )
لهجه و گویش تهرانی
نوکر، کلفت، ندیم، ندیمه، باغبان، دربان، مهتر، کالسکهچی، زیندار، آشپز، آبدار، فراش، کنیز، غلام، دده، لله، دایه، چراغچی، انباردار، لباسدار، کتابخوان، امین حضور، امین خلوت، نسقچی(شکنجهگر)، فانوس کش، رکابدار، مباشر/پیشکار