کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fuck پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
باذن
لغتنامه دهخدا
باذن . [ ذَ ] (اِخ ) از قرای خاوران از اعمال سرخس است . (از معجم البلدان ). و سمعانی باذنه آورده است و گوید یکی از قرای خاوران در نواحی سرخس است .(الانساب سمعانی ). از قرای خابران از اعمال سرخس است . (مرآت البلدان ج 1 ص 164). رجوع به باذبین و باذین و...
-
بازن
لغتنامه دهخدا
بازن . [ زَ ] (اِخ ) (رن ) یکی از رمان نویسان فرانسوی که در سال 1853 م . در آنژر متولد شد و در 1932 درگذشت . از کتابهای اوست : «زمین که میمیرد» .
-
بازن
لغتنامه دهخدا
بازن . [ زَ ] (اِخ ) آبزنی نزدیک صفاکه آب چشمه ای در آن آید. (منتهی الارب ). در تاج العروس بصورت بازان ذکر شده است و گوید که نباید این کلمه معرب آبزن باشد، زیرا این محل در صفا بصورت حوض نیست بلکه ناحیه ٔ پستی است پلکان مانند که وسیله ٔ دسترسی به آب ا...
-
بازن
لغتنامه دهخدا
بازن . [ زَ ] (ص ، اِ) دیوث را گویند. (آنندراج ). قرمساق . کسی که دارای زن فاحشه بود. (ناظم الاطباء). و رجوع به پازن و پاژن شود.
-
بازن
لغتنامه دهخدا
بازن . [زِ ] (اِخ ) فرانسوا- آشیی . از سرداران کشور فرانسه که در سال 1811 م . در ورسای متولد شد و در 1831 بخدمتهای نظامی وارد گردید. در الجزائر خدمتهای نمایان کرد. و در کریمه به اخذ نشان موفق گشت . در ایامی که فرانسه بکمک ایتالیا با اتریش میجنگید، با...
-
بازن
لغتنامه دهخدا
بازن .[ زَ ] (معرب ، اِ)معرب آب زن . حوض . (تاج العروس ).