کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dif پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جراجر
لغتنامه دهخدا
جراجر. [ ج َ ج ِ ] (ع ص ، اِ) شتران نجیب بزرگ هیکل . (منتهی الارب ). ستبر از شتران است . (شرح قاموس ) (از اقرب الموارد). و منه : «یهب الجلةالجراجر». (از اقرب الموارد). واحد آن جرجور است . (شرح قاموس ). || حلوق . (ذیل اقرب الموارد). و منه فی الحدیث : ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن هبةاﷲبن العلأبن منصور المخزومی الأدیب النحوی ، المعروف به الصدربن الزاهد، مکنی به ابوالعباس . وفات او به سیزدهم رجب به سال 611 هَ .ق . در هشتاد و اند سالگی بود. و او اختصاصی عظیم به شیخ ابوسعیدبن خشاب داشت و هیچگاه از وی...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن یوسف بن شبل . برادر وی ابوعلی الحسین بن عبداﷲ معروف به ابن الشبل بغدادی حکیم و فیلسوف و متکلم و فاضل و ادیب بود واو مرثیه ٔ ذیل را در مرگ برادر خود احمد گفته است :غایة الحزن والسرور انقضاءما لحی من بعد میت بقاءلا ل...
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمد المعتمد علی اﷲبن ابی عمرو عبّاد المعتضد باﷲبن الظافر المؤید باﷲ ابی القاسم محمد قاضی اشبیلیه ابن ابی الولید اسماعیل بن قریش بن عبادبن عمروبن اسلم بن عمروبن عطاف بن نعیم اللخمی . از وُلد نعمان بن منذر لخمی . آ...