کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
deaf as a post پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شسوس
لغتنامه دهخدا
شسوس . [ ش ُ ] (ع اِ) ج ِ شَس ّ. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ شس ، به معنی زمین سخت و درشت که به یک سنگ ماند. (آنندراج ). رجوع به شس شود.
-
شساس
لغتنامه دهخدا
شساس . [ ش ِ ] (ع اِ) ج ِ شَس ّ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شس شود.
-
شسیس
لغتنامه دهخدا
شسیس . [ ش َ ] (ع اِ) ج ِ شَس ّ. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شس شود.
-
شس
لغتنامه دهخدا
شس . [ ش ُس س ] (ع اِ) زمین سخت و درشت که به یک سنگ ماند. ج ، شِساس ، شُسوس ، شَسیس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زمین سخت . (مهذب الاسماء). || نام گیاهی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). شَث ّ؛ یعنی درختی ما...
-
فاسیسها
لغتنامه دهخدا
فاسیسها. (اِ) بُعدهایی است قمر را از شمس که منجمان آن را نگاه دارند. ابوریحان گوید آنجایها حال گشتن است اندر هوا. همچنانکه بحرانهای بیماری را زاویه های هشت سو نگاه دارند از جایگاه قمر به آغاز علت ، بر برجی و نیم فضله ، تا چنین باشد: مه ص قلّه قف رکه ...