کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یی دفعه ، یک دفعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یی یی
لغتنامه دهخدا
یی یی . (ع صوت ) کلمه ای است که گاه تعجب گویند. (از تاج العروس ج 10 ص 421) (یادداشت مؤلف ).
-
گتره یی
لغتنامه دهخدا
گتره یی . [ گ ُ رَ / رِ ] (ص ، ق ) (در تداول عامه ) کتره ای . هردن بیل . هردم بیل . || بغلط. || به تخمین . || چکی . بدون حساب دقیق . || گزاف . جزاف . رجوع به کتره ای شود.
-
ژالین یی
لغتنامه دهخدا
ژالین یی . (اِخ ) نام کرسی حکومت از ایالت آلیر درشهرستان ویشی واقع بر ساحل رود ببر دارای 954 تن سکنه . و بدانجا معدن مرمر سفید و کوره های آهک است .
-
سارتی یی
لغتنامه دهخدا
سارتی یی . (اِخ ) قصبه ای است در فرانسه با1100 تن سکنه . مرکز کانتون مانش در آورندیسمان آورانش .
-
ژانتی یی
لغتنامه دهخدا
ژانتی یی . (اِخ ) مرکز تجارتی لاسن در ایالت سو در ساحل رود بیور، دارای 15623 تن سکنه و راه آهن . در آنجا دباغخانه های بسیار است .
-
لوزین یی
لغتنامه دهخدا
لوزین یی . (اِخ ) سورباس . نام کرسی کانتون اُب از ولایت تروا کنار بارس بفرانسه . دارای راه آهن و 945 تن سکنه .
-
بدره یی
لغتنامه دهخدا
بدره یی . [ ب َ رَ ] (اِخ ) دهی از بخش مرکزی شهرستان شاه آباد (اسلام آباد غرب ) است که 770 تن سکنه دارد. محصول آن غلات ، چغندرقند و کمی میوه و قلمستان است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5).
-
یی سه سه
لغتنامه دهخدا
یی سه سه . [ س ِ س ِ ] (اِخ ) نامی که چینیان به یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی داده بودند. (از احوال و اشعار رودکی ص 195). و رجوع به یزدگرد سوم شود.
-
شاتیون کولین یی
لغتنامه دهخدا
شاتیون کولین یی . [ ی ُ ک ُ ] (اِخ ) مرکزکمون لواره ، از آروندیسمان مونتارژی ، واقع در ساحل رودخانه ٔ لوانگ ، و ترعه ٔ بریار ، دارای 1810 تن جمعیت و صنایع سبک (فرش بافی ، کفش سازی ، ماشینهای زراعتی ) است . زادگاه خاندان کولین یی و دوبکرل میباشد.
-
به به یی
لغتنامه دهخدا
به به یی . [ ب َ ب َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) (قیاس شود با بعبع، صوت گوسفند) به به کننده . در تداول کودکان ، گوسفند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
من تین یی لس متز
لغتنامه دهخدا
من تین یی لس متز. [ م ُ ل ِ م ِ ] (اِخ ) مون تین یی لس متز. مرکز بخشی است که در متز، مرکز ایالت موزل فرانسه واقع است و 26638 تن سکنه دارد. (از لاروس ).
-
جستوجو در متن
-
یک دفعه
لغتنامه دهخدا
یک دفعه . [ ی َ /ی ِ دَ ع َ / ع ِ ] (ق مرکب ) دفعه ٔ واحد. و یک بار و یک هنگام . (ناظم الاطباء). یک مرتبه . یک بار : همه را زاد به یک دفعه نه پیشی نه پسی نه ورا قابله ای بود و نه فریادرسی . منوچهری .|| یک بارگی و ناگهان . ناگهان . بغتةً. || بالتمام ....
-
عطشة
لغتنامه دهخدا
عطشة. [ ع َ ش َ ] (ع اِ) یک دفعه تشنگی . (ناظم الاطباء).
-
اغلاءة
لغتنامه دهخدا
اغلاءة. [ اِ ءَ ] (ع مص ) یک دفعه جوشیدن . (ناظم الاطباء).