کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکتاپیرهن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یکتاپیرهن
لغتنامه دهخدا
یکتاپیرهن . [ی َ / ی ِ هََ ] (ص مرکب ) یکتای پیراهن . یک لاقبا. || (ق مرکب ) با پیرهنی تنها بر تن : شب قبای صبر دلها چاک شد چون آمدی همچو شمع خلوت فانوس یکتاپیرهن . ابوطالب کلیم (از آنندراج ).ورجوع به یکتای پیراهن شود.
-
جستوجو در متن
-
یکتای پیراهن
لغتنامه دهخدا
یکتای پیراهن . [ ی َ / ی ِ هََ ] (ص مرکب ) یکتاپیرهن . شخصی که یک پیراهن در بر داشته باشد و بس . (آنندراج ). که تنها یک پیرهن بر تن دارد. که تنها پیراهن بر تن دارد بی جامه و ملبوس دیگر. (یادداشت مؤلف ) : تو کز بند قبا وا کردنش رخت سفر بستی چه خواهی ...