کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فازیست
لغتنامه دهخدا
فازیست . (اِخ ) نام قدیم رود ری یون در جنوب باطوم . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به فازیس و فاز شود.
-
یونی ها
لغتنامه دهخدا
یونی ها. [ ی َ وَ ] (اِخ ) یونانیهای آسیای صغیر. (از ایران باستان ج 2 ص 1605). و رجوع به یونان و یون شود.
-
بصریون
لغتنامه دهخدا
بصریون . [ب َ ص َ ری یون ] (ع ص ، اِ) ج ِ بصری . (ناظم الاطباء).
-
ترپسی کور
لغتنامه دهخدا
ترپسی کور. [ ت ِ کُرْ ] (اِخ ) رب النوع رقص و آواز یون-ان ق-دی-م ک-ه ب-ا چنگی کهن نمایش داده می شود.
-
باب الیون
لغتنامه دهخدا
باب الیون . [ بُل ْ ](اِخ ) دروازه و کویی در یون ، و یون حصنی بود در مصرکه آنرا عمروبن العاص فتح کرد و بجای آن فسطاط را بنا کرد و آن امروزه شهر مصر است . (معجم البلدان ). درموقع محاصره ٔ قیساریه عمروبن العاص به ابتکار شخصی خود عازم فتح مصر شد. این کش...
-
جناغ
لغتنامه دهخدا
جناغ . [ ج ُ ] (اِ) دامنه ٔ زین اسب باشد که بعربی یون خوانند. (برهان ). غاشیه ٔ زین که اکثر از پوست پلنگ سازند. || نوعی از اسباب زایده ٔ زین باشدکه برای زینت نقاشی کنند، و بجای حرف آخر قاف هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ) (شرفنامه ٔ منیری ). و آنراب...
-
دیاس کلی
لغتنامه دهخدا
دیاس کلی . [ ] (اِخ ) قلعه ای به آسیای صغیر و آن سابقاً از جلمه شهرهای بی تی نیه ٔ قدیم (در ترکیه آسیای صغیر) بوده است که در تاریخ ایران مکرر ذکری از آنان بمیان آمده است . «داس کی لی یون » اکنون قلعه ای است بنام دیاس کلی . (از تاریخ ایران باستان ج 3 ...
-
باخ
لغتنامه دهخدا
باخ . (اِخ ) در حدودالعالم (چ تهران ص 62) آمده : «سکیمشت » ناحیتی است که اندر وی کشت و غله بسیار است و از پس این سکیمشت پادشاییست خرد اندر شکستگیها و کوهها،آنرا یون خوانند، و دهقان او را باخ خوانند و قوتش از امیر ختلان است ». در فهرست «انواع الملوک »...
-
برقاشیمی
لغتنامه دهخدا
برقاشیمی . [ ب َ ] (اِ مرکب ) (از: برق + الف + شیمی ) قسمتی از علم شیمی درباب روابط فعل و انفعالات شیمیائی و برق . ازجمله ٔ مسائل موضوع بحث برقاشیمی میتوان تولید جریان برق بوسائل شیمیائی ، قابلیت هدایت محلولها، الکترولیز و نظریه ٔ یون و یونش را نام ب...
-
مکنگ
لغتنامه دهخدا
مکنگ . [ م ِ ک ُ ] (اِخ ) رود بزرگی است در سرزمین هندوچین که از دریاچه ٔ «تسه اینگ - هه » در شمال شرقی تبت و ارتفاع سه هزار متری سرچشمه می گیرد و با نهرهای عمیق از «یون - نان » می گذرد و لائوس را از تایلند جدا می کند و پس از عبور از «وینتیان » و کامب...
-
خطا
لغتنامه دهخدا
خطا. [ خ َ ] (اِخ ) نام شهریست از ترکستان . زمین مشکخیز منسوب به خوبرویان و شاهدان . (از شرفنامه ٔ منیری ). ختا. رجوع به ختا در این لغت نامه شود : همه مرز چین با خطا و ختن گرفتش ببازوی شمشیرزن . فردوسی .مرکب غزو ورا کوه منی زیبد زین پرده ٔ خان خطا زی...
-
نمدزین
لغتنامه دهخدا
نمدزین . [ ن َ م َ ] (اِ مرکب ) نمدی که زیر زین بر پشت اسب نهند. (غیاث اللغات ) (ازانجمن آرا) (جهانگیری ). نمدی باشد که بر پشت اسب نهند و زین را بر بالای آن گذارند. (برهان قاطع). تکلتو. (از آنندراج ) (برهان قاطع). آدرم . آدرمه . خوگیر. (غیاث اللغات )...
-
فیبرینوژن
لغتنامه دهخدا
فیبرینوژن . [ ن ُ ژِ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) ماده ٔ آلبومینوئیدی مترشح از کبد که یکی از عوامل انعقاد خون است و جزو آنزیم های منعقدکننده ٔ خون به شمار میرود درموقع انعقاد خون فیبرینوژن موجود در خون بر اثر آنزیم دیگری موسوم به ترومبین تبدیل به...
-
منی
لغتنامه دهخدا
منی . [م ِ نا ] (اِخ ) بازاری است در مکه ٔ معظمه که محل قربانی است . (غیاث ) (آنندراج ). دهی است به مکه که قربان در آنجای کنند. (منتهی الارب ). موضعی است به مکه . (اقرب الموارد). نام جایی است در وادی که حجاج در آن فرودآیند و در آن رمی جمره کنند. (از ...
-
پادشائی
لغتنامه دهخدا
پادشائی . [ دْ / دِ ] (حامص مرکب ) سلطنت . شاهی . پادشاهی : واز روزگار مسلمانی باز، پادشائی این ناحیت اندر فرزندان باو است . (حدود العالم ). ناحیتی از ناحیتی بچهار روی جدا گردد یکی به اختلاف آب و هوا و دوم به اختلاف لغات و زبانهای مختلف و سوم به اختل...