کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یولاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یولاف
لغتنامه دهخدا
یولاف . (اِ) (اصطلاح گیاه شناسی ) قسمی از غلات . دوسر. (یادداشت مؤلف ). گیاهی است از تیره ٔ گندمیان که در حدود 80 نوع از آن شناخته شده است و همگی در نقاط سردسیر و مرطوب می رویند. سنبله های این گیاه کم گل است به طوری که هر سنبله بین دو تا چهار گل دار...
-
جستوجو در متن
-
جوهرز
لغتنامه دهخدا
جوهرز. [ ج َ / جُو هََ ] (اِ مرکب ) یولاف صحرایی . (فرهنگ فارسی معین ).
-
کرکاس
لغتنامه دهخدا
کرکاس . [ ک َ ] (اِ) تخم گیاهی است که آن را دوسر گویند و در میان زراعت گندم وجو روید. گرم و خشک است در اول و دوم و محلل ورم خنازیر باشد و شیلم همان است . (برهان ). نوعی از غله که دوسر نیز گویند. (ناظم الاطباء). در لهجه ٔ مردم گلپایگان گُرگاس است . تخ...
-
ماش
لغتنامه دهخدا
ماش . (اِ) غله ٔ سبزرنگ و مدور طولانی و کوچک .(ناظم الاطباء). دانه ای است خرد و مدور که آن را در باها و پلاو پخته خورند. معرب آن مَج ّ است . اَقطِن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دانه ای است و آن معرب یا مولد است . (المعرب جوالیقی ، ص 317). مج دانه ا...