کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یوسع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یوسع
لغتنامه دهخدا
یوسع. [ ] (اِخ ) ابن بد. یکی از ناقلان نصاری به زبان عربی است . (از ابن الندیم ).
-
جستوجو در متن
-
تحفز
لغتنامه دهخدا
تحفز. [ ت َ ح َف ْ ف ُ ] (ع مص ) بر سر پای نشستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). و فی الحدیث : کان یوسع لمن اتاه فاذا لم یجد متسعاً تحفز له تحفزاً. (اقرب الموارد).
-
هانی
لغتنامه دهخدا
هانی . (اِخ ) ابن توبةبن سحیم بن مرة، معروف به الشویعر الحنفی . از شعرای اسلامی است . درباره ٔ ضحاک بن قیس گوید:اذا شمر الضحاک للحرب شبهاغلام غذتة للحروب ربائبه .و ابوالعباس احمدبن یحیی ثعلب این ابیات را از او نقل کرده است :یحیی الناس کل غنی قوم و یب...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسین بن یحیی بن سعید ملقب به بدیعالزمان همدانی و مکنی به ابوالفضل . یاقوت در معجم الادباء(چ مارگلیوث ج 1 ص 94 ببعد) آرد: ابوشجاع شیرویه بن شهردار در تاریخ همدان آورده است که احمدبن حسین بن یحیی بن سعیدبن بشر ابوالفضل ملقب ...