کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ینی چری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ینی چری
لغتنامه دهخدا
ینی چری . [ ی ِ چ ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) ینگی چریک . ینگی چری . سرباز نو غیرمنظم . سلطان محمودخان دوم در 1241 هَ . ق . مطابق ماده تاریخ «غزای اکبر» این قوم را برانداخت . سپاهی پیاده که در سده ٔ هشتم هجری ارخان پسر عثمان دومین سلطان سلسله ٔ عثمانیان از...
-
واژههای مشابه
-
ینی بازار
لغتنامه دهخدا
ینی بازار. [ ی ِ ] (اِخ ) خطه ای است در بین دو ولایت قوصوه و بوسنه با 7350 کیلومتر مربع مساحت و 153000 تن جمعیت ، مرکب از مسلمان و مسیحی . خاک آن سرسبز و حاصلخیز است و شغل اهالی بیشتر دامداری است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
ینی بازار
لغتنامه دهخدا
ینی بازار. [ ی ِ ] (اِخ ) نام یک قصبه ٔ مرکز قضایی است در سنجاق موسوم به همین اسم و آن دارای 13000 تن نفوس و جوامع متعدد و مدارس ابتدایی و عالی و آبهای معدنی و استحکامات چندی است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
ینی دنیا
لغتنامه دهخدا
ینی دنیا. [ی ِ دُن ْ ] (اِخ ) (از: ینی ، تازه + دنیا) ینگی دنیا. قاره ٔ جدید. آمریک . امریکا. رجوع به ینگی دنیا شود.
-
ینی شهر
لغتنامه دهخدا
ینی شهر. [ ی ِ ش َ ] (اِخ ) نام قضایی است در ولایت خداوندگار و با ناحیه ٔ ازنیق 85 پارچه ده دارد و عده ٔ اهالیش به 58202 تن بالغ می گردد. قسمت اعظم اراضی اش جلگه ٔ ینی شهر را تشکیل می دهد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
جرجی ینی
لغتنامه دهخدا
جرجی ینی . [ ج ُ یَن ْ نی ] (اِخ ) ابن انتونیوس بن جرجس بن میخالی ینی . او از مردم طرابلس شام بود و در آنجا بدنیا آمد و به همان جا بسال 1360 هَ . ق . درگذشت ودر اصل یونانی بود و بمطالعه ٔ تاریخ می پرداخت و در انتشار مجله ٔ «المباحث » شرکت داشت . او ر...
-
جستوجو در متن
-
ینگی چریک
لغتنامه دهخدا
ینگی چریک . [ ی ِ چ ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) ینگی چری . ینی چریک . ینی چری . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ینی چری شود.
-
ینگی چری
لغتنامه دهخدا
ینگی چری . [ ی ِ چ ِ ](ترکی ، اِ مرکب ) چریک جدید. لشکر جدید. قسمی از سپاه عثمانی را گویند. (ناظم الاطباء). ینی چریک . ینگی چریک . ینی چری . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ینی چری شود.
-
ژانی سر
لغتنامه دهخدا
ژانی سر. [ س ِ ] (اِ) مصحف ینی چری عثمانیان . رجوع به ینی چری شود.
-
پطرونه خلیل
لغتنامه دهخدا
پطرونه خلیل . [ پ َ ن َ خ َ ] (اِخ ) در دوره ٔ سلطان احمدخان ثالث یکی از ضباط ینی چریها و از مردم آرناؤدستان (آلبانی ) بود و چون با خلیل پهلوان ینی چری آغاسی و رفقای او به پاره ای اعمال مفسدانه برخاستند به امر دولت کشته شدند. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) یکی از وزرای سلطان احمدخان اول است . و او را در 1024 هَ . ق . حکومت مصر دادند و دو سال بدین مقام ببود. و در دوره ٔ سلطان مصطفی خان پاره ای مناصب دیگر داشت و نیز برتبه ٔ کاتبی ینی چری و امیر آخوری و ینگیچری آغاسی رسید.
-
یونس پاشا
لغتنامه دهخدا
یونس پاشا. [ ن ُ ] (اِخ ) یکی از وزیران بزرگ دوره ٔ سلطان سلیم است . وی در روزگار بایزیدخان ثانی رئیس ینی چری بود، سپس بیگلربیگی آناطولی شد. در عصر سلطان سلیم خان به رتبه ٔ وزارت نایل گشت . و در تاریخ 923 هَ . ق . موقع شهادت سنان پاشا به نخست وزیری ر...
-
ارخان
لغتنامه دهخدا
ارخان . [ اُ ] (اِخ ) ابن عثمان . دومین سلطان عثمانی . وی در 726هَ . ق . بجای پدر نشست و تا 761 سال وفات خود این مقام داشت . شهرهای بروسه و نیقیه را بگرفت و ممالک امرای کراسی را که با خاک او مجاور بودند متصرف شد و لشکریان ینی چری را که چندین قرن وسیل...