کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یمین امیرالمو منین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یمین امیرالمؤمنین
لغتنامه دهخدا
یمین امیرالمؤمنین . [ ی َ ن ُ اَ رِل ْ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) لقب ابوالقاسم محمودبن ملکشاه سلجوقی . (ازمجمل التواریخ والقصص ص 9). رجوع به محمود... شود.
-
یمین خوردن
لغتنامه دهخدا
یمین خوردن . [ی َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) قسم خوردن . سوگند خوردن . سوگند یاد کردن . (یادداشت مؤلف ) : گیتی همه به ملکت او را کند شرف دولت همه به جان و سر او را خورد یمین . فرخی .نیستی آگاه به حق خدای بیهده دانی که نخوردم یمین . ناصرخسرو.- یمین...
-
یمین الدوله
لغتنامه دهخدا
یمین الدوله . [ ی َ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) وزیر خوارزمشاه ، مقتول خنجریکی از فداییان . (از حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 365).
-
یمین الدوله
لغتنامه دهخدا
یمین الدوله . [ ی َ نُدْدَ ل َ ] (اِخ ) بهرام شاه غزنوی ابن مسعودبن ابراهیم بن مسعودبن محمودبن سبکتکین . رجوع به بهرام شاه شود.
-
ابن یمین
لغتنامه دهخدا
ابن یمین . [ اِ ن ُ ی َ ] (اِخ ) فخرالدین محمودبن یمین الدین محمد طغرائی . شاعر فارسی شیعی . مولد او به فریومد خراسان و وفات او به سال 763 یا 765 یا 769 هَ . ق . هم بدانجا. پدر اوطغرائی نیز شاعر بوده است . ابن یمین شاعری متوسط است و پیروی طریقه ٔ انو...
-
اصحاب یمین
لغتنامه دهخدا
اصحاب یمین .[ اَ ب ِ ی َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اصحاب الیمین . خداوندان دست راست یعنی بهشتیان که نامه ٔ اعمالشان به دست راستشان داده میشود یا در دست راست عرصات محشرمی ایستند. (فرهنگ نظام ). آنهااند که در وقت اخراج ذریت از صلب آدم علیه السلام ایشا...
-
یمین الدولة و امین الملة
لغتنامه دهخدا
یمین الدولة و امین الملة. [ ی َ نُدْ دَ ل َ وَ اَ نُل ْ م ِل ْ ل َ ] (اِخ ) لقب محمودبن سبکتکین غزنوی . رجوع به محمود شود.