کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یقینا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یقیناً
لغتنامه دهخدا
یقیناً. [ ی َ نَن ْ ] (ع ق ) بدون شک و بی گمان و محقق و به طور تحقیق و به راستی و به درستی و البته و بی شبهه . (ناظم الاطباء). قطعاً و حتماً و بی شبهه و بی گمان و به طور قطع و یقین . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
یقیناً
لغتنامه دهخدا
یقیناً. [ ی َ نَن ْ ] (ع ق ) بدون شک و بی گمان و محقق و به طور تحقیق و به راستی و به درستی و البته و بی شبهه . (ناظم الاطباء). قطعاً و حتماً و بی شبهه و بی گمان و به طور قطع و یقین . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
تحقیقاً
لغتنامه دهخدا
تحقیقاً. [ ت َ قَن ْ ] (ع ق ) بطور راستی و حقیقت و یقیناً و بدون شبهه . (ناظم الاطباء).
-
درحقیقت
لغتنامه دهخدا
درحقیقت . [ دَ ح َ ق َ ] (ق مرکب ) فی الواقع. (آنندراج ). براستی و درستی . یقیناً. فی الحقیقه . (ناظم الاطباء).
-
بقطع
لغتنامه دهخدا
بقطع. [ ب ِ ق َ ] (ق مرکب ) قطعاً. یقیناً. بالقطع. (فرهنگ فارسی معین ).
-
تخمیناً
لغتنامه دهخدا
تخمیناً. [ ت َ نَن ْ ] (ع ق ) بطور حدس و گمان . نقیض یقیناً. (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). کمابیش . بیش و کم . نزدیک . رجوع به تخمین شود.
-
بیلگان
لغتنامه دهخدا
بیلگان . [ ب َ ل َ ] (اِخ ) مؤلف مجمع الفصحاء نویسد: بیلقان که صاحب برهان با قاف نوشته است یقیناً با «گ » بوده و بیلقان معرب آن است . رجوع به بیلقان شود.
-
خواه مخواه
لغتنامه دهخدا
خواه مخواه . [ خوا / خا م َ خوا / خا ] (ق مرکب ) راضی و ناراضی . || البته . یقیناً. بلاشک . || بهر جهت . (ناظم الاطباء). || خواه ناخواه .
-
قطعاً
لغتنامه دهخدا
قطعاً. [ ق َ عَن ْ ] (ع ق ) جزماً. (اقرب الموارد). یقیناً: الامر واقع قطعاً؛ منصوب است بنابر آنکه مصدر باشد به معنی اجزم به و قیل علی الحال ای مقطوعاً بوقوعه . (اقرب الموارد).
-
علی التحقیق
لغتنامه دهخدا
علی التحقیق . [ ع َ لَت ْ ت َ ] (ع ق مرکب ) بدون شک و شبهه . یقیناً. بی شبهه .بطور حقیقت و راستی و درستی . (ناظم الاطباء). بر مبنای یقین . بر پایه ٔ تحقیق . بر پایه ٔ حقیقت و درستی .
-
بیقین
لغتنامه دهخدا
بیقین . [ ب ِ ی َ قی ] (ق مرکب ) بی گمان و بدون شک و حتماً و یقیناً. (ناظم الاطباء): استیقان ؛ بیقین دانستن . ایقان ؛ بیقین دانستن چنانکه هیچ گمانی نماند. (ترجمان القرآن ). رجوع به یقین شود.
-
خواهی نخواهی
لغتنامه دهخدا
خواهی نخواهی . [ خوا / خا ن َ خوا / خا ] (ق مرکب ) طوعاً و کرهاً. برخلاف میل و رضا. (ناظم الاطباء). || البته . حکماًو حتماً. یقیناً. (یادداشت بخط مؤلف ). || (ص مرکب ) راضی و ناراضی . کام و ناکام : ز کف می داد اگرتارش عنان کم نگاهی رانمی شد کس حریف غ...
-
ل
لغتنامه دهخدا
ل . [ ل َ] (ع حرف ) حرف تحقیق به معنی یقیناً و بی شک و شبهه والبته و فی الواقع و هرآینه : قالوا انا تطیرنا بکم لئن لم تنتهوا لنرجمنکم و لیمسنکم مِنا عذاب ٌ الیم . (قرآن 18/36). این حرف متصل به ضمیر گردد چون : لک و لکم و لنا و له و لهم . و گاه در سوگن...