کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یشت
لغتنامه دهخدا
یشت . [ ی َ ] (اِخ ) نام یکی از نسکهای اوستا و کلمه ٔ اوستایی آن یشتی از ریشه ٔ کلمه ٔ یسنا می باشد. رجوع به یشتها شود.
-
واژههای مشابه
-
گوش یشت
لغتنامه دهخدا
گوش یشت . [ ی َ ] (اِخ ) نام یکی از یشتهای بیست و یک گانه ٔ اوستا. رجوع به مزدیسنا ص 131 شود.
-
رام یشت
لغتنامه دهخدا
رام یشت . [ ی َ ] (اِخ ) نام یشت پانزدهم از یشتهای بیست ویک گانه ٔ اوستا. این یشت موجود است و بارتولمه آن را از آثار متأخر محسوب میداردولی کریستنسن بخشی از آن را که نظم و نثر توام آمده متعلق به متأخران و بندهای 6-37 را باقیمانده ٔ قسم اصلی یشت مزبو...
-
زام یشت
لغتنامه دهخدا
زام یشت . [ ی َ ] (اِخ ) زامیادیشت (یشت 19) است که بخطا زام یشت نامیده شده است . (مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی تألیف دکتر معین ص 148). و رجوع به زامیادیشت شود.
-
فروردین یشت
لغتنامه دهخدا
فروردین یشت . [ ف َرْ وَ ی َ ] (اِخ ) نام یک یشت از کتاب یشتها که خود بخشی از بخشهای پنجگانه ٔ اوستای موجود است . پورداود نویسد: قسمتی ازاین یشت که در قدرت و عظمت فروهرها و قسمتی دیگر که در استغاثه و طلب یاری از آنهاست . بخصوص در هنگام فرودآمدن فروهر...
-
زند بهمن یشت
لغتنامه دهخدا
زند بهمن یشت . [ زَ دِ ب َ م َ ی َ ] (اِخ ) یکی از کتب پهلوی است که مأخذ آن بسیار قدیم است و قدمت آن را تا به عهد انوشیروان یا اندکی پس از او دانسته اند. نسخه ٔ خطی این کتاب که اکنون موجود است تقریباًبسال 550 هَ . ق . نمی رسد و مسلماً این نسخه از نس...
-
جستوجو در متن
-
زامیاد
لغتنامه دهخدا
زامیاد. [ زام ْ ](اِخ ) نام یشت 19 است . رجوع به زامیادیشت شود.
-
یشتها
لغتنامه دهخدا
یشتها. [ ی َ ] (اِخ ) یشت به معنی نیایش و فدیه و مانند آن است و آن مجموعه ٔ سرودهایی برای هرمزد و ایزدان هفتگانه یعنی امشاسپندان و فرشتگان دیگر است و ظاهراً اصلاً این مجموعه موزون بوده است و آن جزوی از اوستای کنونی است . (یادداشت مؤلف ). یشت ، کلمه ...
-
بامیکان
لغتنامه دهخدا
بامیکان . (اِخ ) تلفظ کهن بامیان . ناحیتی است میان غور و غزنه و کابل . (حاشیه ٔ پورداود بر ج 2 یشت ها ص 326):بلخ رود از کوه اپارسن به بامیکان می آید. (حاشیه پورداود بر ج 2 یشت ها ص 326). و رجوع به بامیان شود.
-
نوزود
لغتنامه دهخدا
نوزود. [ ن َ / نُو ] (اِ) نوزوت . رجوع به نوزوت شود : بکردی یشت و کشتی نیز نوزودروانت را از این ره تاره و پود.(ارداویراف نامه از فرهنگ فارسی معین ).
-
پیشیننگه
لغتنامه دهخدا
پیشیننگه . [ ن َن ْ گ َ ] (اِخ ) (دریاچه ٔ...) این نام در اوستا (آبان یشت بند 27) آمده و ظاهراً در کاولستان بوده است . رجوع شود به مزدیسنا تألیف معین ص 418.
-
ماه
لغتنامه دهخدا
ماه . (اِخ ) نام فرشته ای است که موکل است بر جرم قمر یعنی قرص ماه و تدبیر و مصالح روز ماه که روز دوازدهم بود از ماه شمسی به او تعلق دارد. (برهان ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). ماه در ایران باستان ، علاوه بر اطلاق به جرم قمر، به فرشته ای (ایزد کره...
-
اسپنتا مینو
لغتنامه دهخدا
اسپنتا مینو. [ اِ پ ِ ] (اِخ ) از اوستایی سپنتامئینیو ، بمعنی خِرَد مقدس است که در آغاز پیدایش مزدیسنا، در رأس شش امشاسپند قرار داشته . (خرده اوستا تألیف پورداود صص 185 - 187). و بعدها بجای او اهورامزدا را گذاشتند. (یشت دوم و یشت نوزدهم بند 16). و ...