کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یسنا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یسنا
لغتنامه دهخدا
یسنا. [ ی َ ] (اِخ ) نام جزء مهم اوستاست و این کلمه به معنی ستایش و حمد و جشن می آید و آن شامل هفتاد و دو فصل است . (یادداشت مؤلف ). در اوستایی یسنه [ همریشه ٔ «یشت » ] به معنی پرستش و ستایش و نماز و جشن است . یسنا بخشی است از اجزای پنجگانه ٔ اوستا ...
-
جستوجو در متن
-
یسن
لغتنامه دهخدا
یسن . [ ی َ ن َ] (اِخ ) یسنا. نام یکی از کتابهای اوستا. (یادداشت مؤلف ). یسنا. (یشتها ج 1 ص 626). رجوع به یسنا شود.
-
درنگین
لغتنامه دهخدا
درنگین . [ دْرَ / دِرَ ] (اِخ ) نامی است که در قدیم به سرزمین سیستان می دادند. (از یسنا ص 61).
-
گورگیوس سینکلوس
لغتنامه دهخدا
گورگیوس سینکلوس . (اِخ ) مورخی که در حدود 775 تا 800 م . میزیسته است . (یسنا ج 1 ص 85، 86 و 95).
-
فرگرد
لغتنامه دهخدا
فرگرد. [ ف َ گ َ ] (اِ)هر فصل از کتاب وندیداد را گویند که یکی از پنج بخش اوستای موجود است . رجوع به یسنا حاشیه ٔ ص 27 شود.
-
غوربند
لغتنامه دهخدا
غوربند. [ ب َ ] (اِخ ) سلسله جبالی است در شمال کابل . رجوع به یسنا تفسیرپور داود ص 173 و ماده ٔ قبلی شود.
-
وخشو
لغتنامه دهخدا
وخشو. [ وَ ] (اِخ ) نام ایرانی رود جیحون . (یسنا از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین در کلمه ٔ وخش ). رجوع به وخش و جیحون شود.
-
هوتس
لغتنامه دهخدا
هوتس . [ ت ُ ] (اِخ ) نام زن گشتاسب معاصر زردشت . رجوع به ترجمه ٔ یشتها ج 1 و یسنا ص 47 شود.
-
یشت
لغتنامه دهخدا
یشت . [ ی َ ] (اِخ ) نام یکی از نسکهای اوستا و کلمه ٔ اوستایی آن یشتی از ریشه ٔ کلمه ٔ یسنا می باشد. رجوع به یشتها شود.
-
روخسن
لغتنامه دهخدا
روخسن . [ س َ ] (اِخ ) نام زن ایرانی که اسکندر پس از فتح بلخ در آنجا اختیار کرد. رجوع به یسنا تألیف پورداود ص 87 شود.
-
رابندرانات
لغتنامه دهخدا
رابندرانات . [ ب ِ ] (اِخ ) تاگور. شاعر و نویسنده ٔ هندی . رجوع به تاگور و یسنا ص 18 شود.
-
راتا
لغتنامه دهخدا
راتا. (اِ) رادی . دهش . (فرهنگ ایران باستان از اهنودکات یسنا 33 بند 104).
-
فرنگیز
لغتنامه دهخدا
فرنگیز. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دختر افراسیاب . (یسنا تألیف پورداود ج 1 ص 55). رجوع به فرنگیس شود.
-
لوزان
لغتنامه دهخدا
لوزان . [ ل ُ ] (اِخ ) نام دختر نینوس پادشاه آشور. و نینوس شوی سیمرامیس بود. (یسنا پورداود ج 1 ص 85).