کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یساول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طوغان
لغتنامه دهخدا
طوغان . (اِخ ) از سران لشکری اولجایتو سلطان و ظاهراً پسر امیر دانشمند بهادر سردار اولجایتوست . وی در فتح گیلان (706 هَ . ق .) همراه سلطان بود و نیز پس از کشته شدن امیر دانشمند بهادر به نیرنگ غوریان در پای قلعه ٔ اختیارالدین به دست جلال الدین محمد سام...
-
یسور
لغتنامه دهخدا
یسور. [ ی َ ] (اِخ ) شاهزاده ای که یساول ، امیر خراسان را که از جانب ابوسعید فرمان می راند در اواخر سال 716 هَ . ق . شکست داد و خودبر خراسان استیلا یافت و بر مازندران حمله کرد و خرابیهای بسیار به بار آورد و سرانجام در جنگ با سپاه امیر حسین گورکان که ...
-
چاووش
لغتنامه دهخدا
چاووش . (ترکی ، ص ، اِ) چاوش . نقیب لشکر. (برهان ). آنکه صفوف در حرب راست کند و از تعدی لشکریان ممانعت نماید. کسی که شماره ٔ افراد لشکر و هویت یکایک آنان و وظائف هر یک را داند. مراقب سپاهیان . اُترور. زابِن . (منتهی الارب )« : هیچکس را زهره نبود که ش...
-
دربسته
لغتنامه دهخدا
دربسته . [ دَ ب َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) بسته در. مقابل درباز. که در آن مسدود باشد : خانه دربسته دار بر اغیارتا در او این غریب مهمانست . خاقانی .حجره ٔ خاص دید دربسته خازن از جستجوی آن رسته . نظامی .یکی باغ دربسته پر سیب و نار. نظامی .سرائیست کوتاه...
-
خدابنده
لغتنامه دهخدا
خدابنده . [ خ ُ ب َ دَ/ دِ ] (اِخ ) لقب سلطان محمد اولجایتو پادشاه مغولی است که از سال 703 تا 716 هَ .ق . بر ایران و متصرفات مغولی در حوالی ایران حکومت کرد. اینک شرح حال اوبنقل از تاریخ مغول عباس اقبال آشتیانی : غازان خان [پادشاه مغولی ایران ] در ایا...