کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یزش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یزش
لغتنامه دهخدا
یزش . [ ی َ زِ ] (اِمص ) عبادت . پرستش . (یادداشت مؤلف ). صورت جدید یزشن مانند پاداش و پاداشن ، کنش وکنشن ، که نون آخر حذف میشود. و رجوع یه یزشن شود.
-
واژههای مشابه
-
یزش خوان
لغتنامه دهخدا
یزش خوان . [ ی َ زِ خوا / خا ] (نف مرکب ) یزیش خوان . ورفان و شفیع و شفاعت کننده و پیشوای بزرگ مغان . (ناظم الاطباء). موبدی که دعا و نماز او خواند در آتشگاه . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یزش و یزشن شود.