کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یرالماسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یرآلماسی
لغتنامه دهخدا
یرآلماسی . [ ی ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) (از «یر» به معنی زمین + «آلما» به معنی سیب + «سی » پسوند نسبت ) نوعی سیب زمینی خاص ترشی بی آنکه بپزند. سیب زمینی ترشی . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
یرآلماسی
لغتنامه دهخدا
یرآلماسی . [ ی ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) (از «یر» به معنی زمین + «آلما» به معنی سیب + «سی » پسوند نسبت ) نوعی سیب زمینی خاص ترشی بی آنکه بپزند. سیب زمینی ترشی . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
سیب زمینی
لغتنامه دهخدا
سیب زمینی . [زَ ] (اِ مرکب ) گیاهی است از تیره ٔ بادنجانیان که دارای برگهای مرکب و بریده و گلهای سفید یا بنفش است . میوه ٔ آن کوچک ، کروی ، قرمز، سته و سمی است ؛ ولی دارای ساقه های زیرزمینی خوراکی است که حاوی اندوخته ٔ نشاسته ٔ فراوان است گلهایش پنج ...