کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یدقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یدقه
لغتنامه دهخدا
یدقه . [ ی َ دَ ق َ / ق ِ ] (اِ) درختی است مانند زردآلو و آن را به عربی خاماء اقطی گویند و میوه ٔ آن را بل خوانند و در مسهلات بکاربرند. (برهان ) (آنندراج ). || دارویی که اَقطی نیز گویند. (ناظم الاطباء). یذقه . و رجوع به اقطی شود.
-
جستوجو در متن
-
یذقه
لغتنامه دهخدا
یذقه . [ ی َ ذَ ق َ / ق ِ ] (اِ) یدقه . (برهان ) (از آنندراج ). یذفه . درخت بل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به یدقه شود.
-
آقطی صغیر
لغتنامه دهخدا
آقطی صغیر. [ ی ِ ص َ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام گیاهی که آن را اِبُل ،بُل ، بُل شیرین ، بیلسان خرد، بیلاسان خرد، بیل ، طراثیت ، طرثیث ، طرثوث ، شُن ، خامااَقطی ، خمان صغیر، خمان الارض ، غلیون و یدقه نیز گویند. و آن مسهلی قویست و لاطینی آن اِبولوس م...