کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یخچال ـ یخ زن همبَر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
یخچال بانی
لغتنامه دهخدا
یخچال بانی . [ ی َ ] (حامص مرکب ) یخچال وانی . عمل و شغل یخچال بان . (یادداشت مؤلف ). رجوع به یخچال بان شود.
-
اﷲآباد یخچال
لغتنامه دهخدا
اﷲآباد یخچال . [ اَل ْ لاه دِ ی َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان جرقویه بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا، در 72 هزارگزی خاور شهرضا متصل به راه ماشین رو وازنه . جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 66 تن هستند که مذهب تشیع دارند و بزبان فارسی سخن میگویند. (از فرهنگ ...
-
جستوجو در متن
-
بان
لغتنامه دهخدا
بان . (اِ) رئیس . || (پساوند) دارنده . دارا. (یادداشت مؤلف ). خداوند، و استعمال آن مرکب است . (شرفنامه ٔ منیری ). صاحب . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). صاحب . خداوند. بزرگ . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). دارنده ٔ چیزی . (فرهنگ رشیدی ). در پهلوی پان ...