کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یخاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یخاب
لغتنامه دهخدا
یخاب . [ ی َ ] (اِ مرکب ) یخاو. (ناظم الاطباء). یخ آب . آب که از ذوب یخ حاصل شود.آب یخ . (یادداشت مؤلف ). || آب که در آن یخ نهاده اند سرد شدن را. آبی که در آن یخ ریخته باشند. (یادداشت مؤلف ). || آبی که به زمستان به زمین دهند و گویند آن حشرات موذیه ...
-
یخاب
لغتنامه دهخدا
یخاب . [ ی َ ] (اِخ ) ده مرکز دهستان یخاب بخش طبس شهرستان فردوس واقع در 17000 گزی شمال خاوری طبس و 15000 گزی باختر مالرو عمومی بردسکن . کوهستانی و گرمسیر و دارای 108 تن سکنه است . آب آن از قنات و راه فرعی به شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
یخاب
لغتنامه دهخدا
یخاب . [ ی َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش طبس شهرستان فردوس است . این دهستان در حاشیه ٔ کویر لوت واقع و هوای آن گرم و سوزان است . از 26 آبادی تشکیل شده و مجموع نفوس آن در حدود 1500 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
جستوجو در متن
-
یخابه
لغتنامه دهخدا
یخابه .[ ی َ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) یخاب . آب یخ : کوزه ای کو از یخابه پر بودچون عرق بر ظاهرش پیدا شود. مولوی .و رجوع به یخاب شود.
-
یخاو
لغتنامه دهخدا
یخاو. [ ی َ ] (اِ مرکب ) یخاب . آب سردشده بواسطه ٔ یخ . (ناظم الاطباء). یخ آب که در موسم گرما به یخ سرد نمایند. (آنندراج ). و رجوع به یخاب شود.
-
کوه سفید
لغتنامه دهخدا
کوه سفید. [ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان یخاب که در بخش طبس شهرستان فردوس واقع است و 207 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
معدن علیمراد
لغتنامه دهخدا
معدن علیمراد. [ م َ دَ ن ِ ع َ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان یخاب است که در بخش طبس شهرستان فردوس واقع است و 118 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
بغرد
لغتنامه دهخدا
بغرد. [ ب َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان یخاب بخش طبس شهرستان فردوس . آب از قنات . محصول آنجا غلات ، انقوزه . شغل اهالی آن زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
گوشه کمر
لغتنامه دهخدا
گوشه کمر. [ ش َ / ش ِ ک َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یخاب بخش طبس شهرستان فردوس . واقع در 163هزارگزی شمال طبس و 6هزارگزی باختری اتومبیل روو دستگردان به یخاب . در منطقه ٔ کوهستانی و گرم سیر، خشک و دارای 87 تن سکنه است . آب آن از قنات تأمین میشود....
-
عبید
لغتنامه دهخدا
عبید. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یخاب بخش طبس شهرستان فردوس واقع در 130هزارگزی شمال خاوری طبس . ناحیه ای است کوهستانی و گرمسیر و خشک و37 تن سکنه دارد آب آن از قنات تأمین میشود و محصولات آن غلات و ذرت است . اهالی به کشاورزی اشتغال دارندراه مالر...
-
تپه طاق
لغتنامه دهخدا
تپه طاق . [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان یخاب است که در بخش طبس شهرستان فردوس و در صدوهفتاد وسه هزارگزی شمال خاوری طبس واقع است . کوهستانی و معتدل است . و 14 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
نجات آباد
لغتنامه دهخدا
نجات آباد. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس ، در 110 هزارگزی شمال طبس و 6 هزارگزی راه دستگردان به یخاب ، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 100 تن سکنه دارد. آبش از قنات و محصولش غلات و ذرت و پنبه و شغل اهالی زراعت است . (از ...
-
نرم
لغتنامه دهخدا
نرم . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یخاب بخش طبس شهرستان فردوس ، در 123هزارگزی شمال شرقی طبس در منطقه ٔ کوهستانی گرمسیری واقع است و 119 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش میوه های درختی و انگور و انقزه ، شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ا...
-
لوشو
لغتنامه دهخدا
لوشو. (اِخ ) دهی از دهستان یخاب بخش طبس شهرستان فردوس ، واقع در 160هزارگزی شمال طبس . جلگه و گرمسیر. دارای 30 تن سکنه . آب آن ازقنات . محصول آنجا غلات و انقوزه . شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).