کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یا کریم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کره یا
لغتنامه دهخدا
کره یا. [ ] (اِخ ) دهی است نوزده فرسخ میانه ٔ جنوب و مشرق فلاحی به فارس . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
تاهی یا
لغتنامه دهخدا
تاهی یا. (اِخ ) نامی است که یکی از مورخین چین به یونانیها و باختری هاداده است . رجوع به ایران باستان ص 2263 و 2264 شود.
-
زوج یا فرد
لغتنامه دهخدا
زوج یا فرد.[ زَ / زُو ف َ ] (اِ مرکب ) بمعنی جفت یا طاق و آن نام بازیی است . (آنندراج ). رجوع به جفت یا طاق شود.
-
فاعتبروا یا اولی الابصار
لغتنامه دهخدا
فاعتبروا یا اولی الابصار. [فَعْ ت َ ب ِ رو یا اُ لِل ْ اَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ امری ) در مقام شگفتی از چیزی یا کاری یا گفتاری بر زبان رانند. پس عبرت گیرید ای دارندگان چشم (بینایان ).
-
فاعتبروا یا اولی الالباب
لغتنامه دهخدا
فاعتبروا یا اولی الالباب . [ فَعْ ت َ ب ِ رو یا اُلِل ْ اَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ امری ) مانند عبارت بالا به کار رود. و معنی آن ، عبرت گیرید ای صاحبان عقل .
-
یا و دال
لغتنامه دهخدا
یا و دال .[ وُ ] (ترکیب عطفی ) به واو عاطفه اسم دو حرف است (ی .د) حرف «یا» بشکلی که در مفردات می نویسند در تقویم علامت برج دلو است و هم علامت مشتری و دال علامت برج اسد است و هم علامت عطارد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
یا ولی ا
لغتنامه دهخدا
یا ولی ا. [ وَ لی یُل ْ لاه ](اِ مرکب ) در تداول عوام ، فرنی . (یادداشت مؤلف ).
-
یا ولی اللهی
لغتنامه دهخدا
یا ولی اللهی . [ وَ لی یُل ْ لا هی ] (ص نسبی ) در تداول عامیانه ، فرنی فروش . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
-
شیر یا خط
لغتنامه دهخدا
شیر یا خط. [ خ َطط / خ َ ] (اِ مرکب ) قسمی بازی دونفری با پول ، و آن چنانست که یکی از دو نفر سکه ای که بر یک سو نقش شیرو بر سوی دیگر نقش دیگر دارد در دست گیرد و از طرف بپرسد «شیر یا خط؟» طرف بگوید شیر یا بگوید خط، و اوسکه را بزمین زند و یا به هوا پرت...
-
طاق یا جفت
لغتنامه دهخدا
طاق یا جفت . [ ج ُ ] (اِ مرکب ) بازیی است . رجوع به طاق شود.
-
اله گی یا
لغتنامه دهخدا
اله گی یا. [ اِ ل ِ ] (اِخ ) نام شهری بود در نزدیک فرات (از کشور عراق کنونی ). رجوع به تاریخ ایران باستان ص 2475 شود.
-
حروف یا خط
لغتنامه دهخدا
حروف یا خط. [ ح ُ خ َطط / خ َ ] (اِ مرکب ) در غلاطیان 6:11مینویسد: «ملاحظه کنید که با چه حروف جلی به شما نوشتم ». عبرانیان را اشعار مخصوص الفبائی هست که هر نیم شعر یا مصرع به یکی از حروف الفبا مرتباً شروع میشود و بزرگترین این اشعار مزمور 119 است که ب...
-
تاریخ جایی یا امری بودن
لغتنامه دهخدا
تاریخ جایی یا امری بودن . [ خ ِ اَ دَ ](مص مرکب ) از همه ٔ گذشته ٔ آن ، بجزئیات آگاه بودن .
-
قلعه گلین حاجی یا سادات
لغتنامه دهخدا
قلعه گلین حاجی یا سادات . [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام سوخته بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 18 هزارگزی شمال خاور ورامین . این ده در جلگه قرار گرفته و هوایی سرد دارد. سکنه ٔ آن 114 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، صیفی ، چغندر قند و...
-
کار گره شدن یا بودن
لغتنامه دهخدا
کار گره شدن یا بودن . [ گ ِ رِه ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بر نیامدن حاجت . (آنندراج ) : ز سخت گیری زلف تو کار من گره است وگرنه هیچ گره نیست بی گشاد اینجا.مولانا لسانی شیرازی (ازآنندراج ).