کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یایچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یایچی
لغتنامه دهخدا
یایچی . (اِخ ) دهی است از دهستان به به جیک بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو واقع در 21000 گزی شمال خاوری سیه چشمه . دارای 22 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
یایچی
لغتنامه دهخدا
یایچی . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش دهخوارقان شهرستان تبریز واقع در 28000 گزی جنوب خاوری بخش . دارای 368 تن سکنه و آب آن از رودخانه ٔ هرکلان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
یایچی
لغتنامه دهخدا
یایچی . (اِخ )دهی است از دهستان هیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 30000 گزی جنوب خاوری اردبیل . راه آن شوسه و آب آن از چشمه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
یایچی
لغتنامه دهخدا
یایچی . (ص نسبی ) منسوب به یای . آنکه عمل یام (قام ) داند.آنکه عمل حجرالمطر داند: یایچی ترک یای گرفت و لشکراز زیر پای اینها بیرون آمدند. (جهانگشای جوینی ).
-
جستوجو در متن
-
یای
لغتنامه دهخدا
یای . (اِ) دانش یای یا علم یای ، دانش به کار بردن حجرالمطر است برای آوردن باران و برف که مغلان دانستندی . قام . (یادداشت مؤلف ) : قنقلی درمیان ایشان بود که علم یای یعنی استعمال حجرالمطر، نیک دانستی فرمود که آغاز یای نهاد و تمامت لشکر را یاسا فرمود ت...