کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاسین مغربی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاسین مغربی
لغتنامه دهخدا
یاسین مغربی . [ ن ِ م َ رِ ] (اِخ ) (جامعالدعوات ) نام دعایی از مخترعات بعض ارباب طلسم و افسون و آن چنان است که در بین آیات سوره ٔ یاسین دعاها و ذکرها و آیات دیگر از قرآن مجید خوانده شود. و برای این دعا خاصیت بسیار نوشته است . رجوع به جامع الدعوات کب...
-
یاسین مغربی
لغتنامه دهخدا
یاسین مغربی . [ ن ِ م َ رِ] (اِخ ) شیخ یاسین المغربی رحمةاﷲ تعالی از اولیاء و اصحاب کرامت بود اما در صورت حجامی آن را پوشیده میداشت امام نووی از جمله ٔ مریدان و معتقدان وی بوده است و به زیارت وی میرفته است و به صحبت و خدمت وی تبرک میجسته است و نسبت ب...
-
واژههای مشابه
-
یاسین آباد
لغتنامه دهخدا
یاسین آباد. (اِخ ) دهی است از بخش سردشت شهرستان مهاباد با 96 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
یاسین التمیمی
لغتنامه دهخدا
یاسین التمیمی . [ نُت ْت َ می ی ] (اِخ ) در روزگار مهدی خلیفه یس التمیمی درموصل خروج کرد و بر بیشتر دیار ربیعه و الجزیرة استیلا یافت و در سال 168 هَ . ق . مهدی گروهی را برای منهزم کردن و کشتن او بدان سوی گسیل کرد و وی با عده ای از همراهانش به قتل رسی...
-
یاسین الخطیب
لغتنامه دهخدا
یاسین الخطیب . [ نُل ْ خ َ ] (اِخ ) یاسین بن خیراﷲ خطیب عمری (1157-1210 هَ . ق .) مورخی است از علماء و ادباء و شعرای موصل برادر وی (محمد امین ) در منهل الاولیاء برخی از کتب او را بدین سان یاد کرده : (منهج الثقات فی تراجم القضاة) و (الدرالمکنون قی مآث...
-
یاسین الزیات
لغتنامه دهخدا
یاسین الزیات . [ نُزْ زَی ْیا ] (اِخ ) ابوخلف محدث است . رجوع به ابوخلف شود.
-
آل یاسین
لغتنامه دهخدا
آل یاسین . [ ل ِ ] (اِخ ) آل یس . خاندان رسول صلوات اﷲعلیه : چون تو بتی گزیدی کز رنج و شرّ آن بت برکنده گشت و کشته یکرویه آل یاسین ؟ناصرخسرو.
-
دیر یاسین
لغتنامه دهخدا
دیر یاسین . [ دَ رِ ] (اِخ ) نام قریه ای است از قرای فلسطین نزدیک قدس . و رجوع به القاموس السیاسی شود.
-
قلعه ٔ یاسین
لغتنامه دهخدا
قلعه ٔ یاسین . [ ق َ ع َ ی ِ ] (اِخ ) کنایه از سوره ٔ یاسین ، سوره ٔ سی و ششم قرآن : ساخته پیش کید دیو لعین جان پناهی ز قلعه ٔ یاسین .دهخدا.
-
اصحاب یاسین
لغتنامه دهخدا
اصحاب یاسین . [ اَ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به اصحاب رس شود.
-
حسن آل یاسین
لغتنامه دهخدا
حسن آل یاسین . [ ح َ س َ ن ِ ل ِ ] (اِخ ) کاظمی فقیه که در کاظمین به سال 1308 هَ . ق . درگذشت . از فقهای شیعه است . او راست : الاسرار الفقهیه و جز آن . (ذریعه ج 2 ص 53 و...).
-
جستوجو در متن
-
حجام
لغتنامه دهخدا
حجام . [ ح َج ْ جا ] (اِخ ) لقب یاسین مغربی است . (فهرست رجال حبیب السیر). خوندمیر گوید: ودر ربیع الاول همین سال (687 هَ . ق .) شیخ یاسین المغربی وفات یافت و شیخ یاسین در سلک اکابر مشایخ انتظام داشت و بواسطه ٔ آنکه احوال خود را در پرده ٔ خفا مستور می...