کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاتاقان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاتاقان
لغتنامه دهخدا
یاتاقان . (ترکی ، اِ) یاتاغان . رجوع به یاتاغان شود.
-
واژههای همآوا
-
یاتاغان
لغتنامه دهخدا
یاتاغان . (ترکی ، اِ) قسمی شمشیر معمول ترک و عرب . شمشیر ترکی . اسلحه ای برای کشتن که بجای سلاح کمری اروپائی از کمر آویخته میشود. یتاغان . یاتاقان و یطقان ، سیف . (لغت عربی به فرانسه ). || محمل . بستر. جایگاه . جای . || محور (در لکومتیف ). || دو نیم ...
-
یاطاقان
لغتنامه دهخدا
یاطاقان . (ترکی ، اِ) در اصطلاح مکانیک دو نیم دایره از جنس بوبیت است که در موتور اتومبیل جایی که دسته ٔ پیستونها بر روی میل لنگ نصب می شود قرار دارد.یاطاقان باید همیشه در روغن شناور باشد. یاتاغان .
-
جستوجو در متن
-
یاتاغان
لغتنامه دهخدا
یاتاغان . (ترکی ، اِ) قسمی شمشیر معمول ترک و عرب . شمشیر ترکی . اسلحه ای برای کشتن که بجای سلاح کمری اروپائی از کمر آویخته میشود. یتاغان . یاتاقان و یطقان ، سیف . (لغت عربی به فرانسه ). || محمل . بستر. جایگاه . جای . || محور (در لکومتیف ). || دو نیم ...