کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیرانۀ تکقطبی افزوده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گیرانه
لغتنامه دهخدا
گیرانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) چیله . تنورافروز. چیزی که بدان آتش روشن کنند. (یادداشت به خط مؤلف ).
-
آتش گیرانه
لغتنامه دهخدا
آتش گیرانه . [ ت َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) در تداول عامه ، فروزینه .
-
جستوجو در متن
-
فرامینیفر
لغتنامه دهخدا
فرامینیفر. [ ف ُ ف ِ ] (فرانسوی ، اِ) از انواع پروتوزوئرها که درشمار حیوانات تک یاخته به حساب می آیند. فرامینیفرها با آمیب های حقیقی به واسطه ٔ آمیب های جلددار مربوط میشوند. در این گروه پاهای کاذب زودتر و آسان تر از آمیب های معمولی تشکیل میشود و به م...
-
جذب
لغتنامه دهخدا
جذب . [ج َ ] (ع مص ) کشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ضد دفع. مقابل دفع. (از اقرب الموارد). کشیدن بسوی خود. (ناظم الاطباء). درکشیدن . چسبیدن . مقابل ردع . (یادداشت مؤلف ). و منه : «وجدت الانسان ملقی بین اﷲ و بین ال...
-
روسیه ٔ شوروی
لغتنامه دهخدا
روسیه ٔ شوروی . [ سی ی َ ی ِ رَ ] (اِخ ) یا اتحاد جماهیر شوروی یا بطور اختصار شوروی کشور بزرگ اروپایی و آسیایی است که از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از مغرب به نروژ و فنلاند و سواحل بالتیک و آلمان و از جنوب به رومانی و دریای سیاه و ترکیه و ایران و ...
-
تخم
لغتنامه دهخدا
تخم . [ ت ُ ] (اِ) دانه . (برهان ). تخم درخت و غله . (فرهنگ رشیدی ). تخم غله و درخت ، چون تخم کدو و تخم ریحان و تخم گل و تخم سنبل و امثال آن . (آنندراج ). دانه و بزر هر چیز. (ناظم الاطباء). پهلوی «توهم » و «تم » (بذر، تخم ) و «توخم » ، «توهم » شکل تل...
-
طاق
لغتنامه دهخدا
طاق . (اِ) سقف محدب . آسمانه . درونسو یا جانب انسی سقف . سقفی چون خرپشته کرده . عقد (طاق بنا). (منتهی الارب ) : به یک دست ایوان یکی طاق دیدز دیده بلندی او ناپدید. فردوسی .همه خانه سرگین بد از گوسفندیکی طاق بر پای و جای بلند. فردوسی .به بوزرجمهر آنگه ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن البهلول بن حسان بن سنان ابوجعفر التنوخی ، انباری الاصل . او بیست سال متولی قضاء مدینةالمنصور بود و یازده شب از ربیعالاَّخر رفته سال 318 هَ . ق . بهشتادوهشت سالگی درگذشت . مولد او انبار بسنه ٔ 231 هَ . ق . بود. ابو...
-
ک
لغتنامه دهخدا
ک . (حرف ) حرف بیست و پنجم از الفبای فارسی و بیست و دوم از حروف هجای عرب و یازدهم از حروف ابجد و نام آن کاف است . و در حساب جُمَّل آن را بیست گیرند و برای تشخیص از کاف پارسی یا «گ » آن را کاف تازی و کاف عربی گویند، و آن از حروف مصمته و مائیه و هم از ...
-
ایران
لغتنامه دهخدا
ایران . (اِخ ) پهلوی ، «اِران » . به کشور ایران در عهد ساسانی «اران شتر» میگفتند. در عصر هخامنشی ایی ریا نام قوم ایرانی بود و این کلمه را نام قوم اُسِّت ِ قفقاز بصور «ایرون »، «ایرو» و «ایر» بخود اطلاق کرده اند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کلمات آریا، آ...
-
دو
لغتنامه دهخدا
دو. [ دُ ] (عدد، ص ، اِ) عدد معروف که ترجمه ٔ اثنین باشد و این بر لفظ جمع نیز بیاید. (آنندراج ). شمار پس از یک و پیش از سه . یک با یک . اثنان . اثنتان . اثنین . اثنتین . ثنتان . ثنتین . ضعف یک . نماینده ٔ آن در ارقام هندسیه «2» و در حساب جُمَّل «ب » ...
-
ه
لغتنامه دهخدا
ه. (حرف ) حرف سی ویکم است از حروف هجای فارسی و بیست وهفتم از حروف هجای عربی . نام آن «ها» ونشانه ٔ آن در تحریر «هَ ، ه » است و به حساب جمل آن را به پنج دارند. و آن از حروف حلقی و ناریه و مرفوع و مصمته است و در علم نجوم و معما رمز و نشانه ٔ زهره و رمز...