کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوناگون شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گوناگون شدن
لغتنامه دهخدا
گوناگون شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) متنوع شدن . مختلف شدن . || رنگارنگ شدن . رجوع به گوناگون شود.
-
واژههای مشابه
-
گوناگون کردن
لغتنامه دهخدا
گوناگون کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گوناگون گردانیدن . متنوع ساختن . رنگارنگ گردانیدن . رجوع به گوناگون شود.
-
جستوجو در متن
-
الونان
لغتنامه دهخدا
الونان . [ اِل ْ وِ ] (ع مص ) گوناگون شدن . (منتهی الارب ). رنگین شدن چیزی و گرفتن رنگی جز رنگی که داشت . تلون . (اقرب الموارد). و رجوع به تلون شود.
-
رنگ برنگ شدن
لغتنامه دهخدا
رنگ برنگ شدن . [ رَ ب ِ رَ ش ُ دَ ] (مص مرکب )رنگهای گوناگون به خود گرفتن . به الوان مختلف درآمدن . تلون . || مجازاً، خجل و شرمنده شدن . (فرهنگ نظام ). متغیر شدن رنگ بسبب خجالت و انفعال . به صد رنگ شدن . رنگ دادن و رنگ گرفتن . (آنندراج ). از شرم یا خ...
-
تنوع
لغتنامه دهخدا
تنوع . [ ت َ ن َوْ وُ ] (ع مص ) نوع نوع شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). گونه گونه شدن . (دهار). گوناگون شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قسم قسم شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). گوناگونی و نوع نوع ...
-
بند و بلا شدن
لغتنامه دهخدا
بند وبلا شدن . [ ب َ دُ ب َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چیزی را از کسی (یا کسانی ) با تدبیرهای گوناگون اخذ کردن وبدست آوردن . تیغ زدن . (فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده ).
-
تلمیع
لغتنامه دهخدا
تلمیع. [ ت َ ] (ع مص ) رنگارنگ گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). چپار شدن اندام یعنی خجکهای مخالف رنگ بر اندام برآمدن . (منتهی الارب ). بافته را به رنگهای گوناگون کردن . (از اقرب الموارد). || (اِ) پیسی در بدن اسب مخالف رنگ آن . ج ، تلا...
-
تلون
لغتنامه دهخدا
تلون . [ ت َ ل َوْ وُ ] (ع مص ) برنگ شدن . (تاج المصادر بیهقی ). رنگ به رنگ شدن . (دهار) (مجمل اللغة). رنگ گرفتن . (زوزنی ). گوناگون شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رنگ گرفتن و رنگی غیر از رنگ خود گرفتن . (از اقرب الموارد). رنگارنگ شدن . (غیاث ا...
-
مختتم گشتن
لغتنامه دهخدا
مختتم گشتن . [ م ُ ت َ ت َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) بپایان برده شدن : موائد اطعمه ٔ گوناگون و انواع خورشها از حیز اندازه و قیاس بیرون ، به محل صرف رسید، و به دعوات صالحات مختتم گشت . (ظفرنامه ٔ یزدی ج 2 ص 400). و رجوع به اختتام شود.
-
هزار رنگ برآوردن
لغتنامه دهخدا
هزار رنگ برآوردن . [ هََ / هَِ رَ ب َ وَ دَ ] (مص مرکب ) به چندین طور خود را نمودن . رنگ عوض کردن . کارهای غیرمنتظره کردن . جورواجور شدن . ناپایدار بودن روزگار : هزار رنگ برآرد زمانه و نبودیکی چنانکه در آیینه ٔ تصور ماست . انوری (دیوان چ نفیسی ص 27)....
-
تغول
لغتنامه دهخدا
تغول . [ ت َ غ َوْ وُ ] (ع مص ) از حال بگردیدن . (تاج المصادر بیهقی ). گوناگون شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تنکر. (اقرب الموارد). || هلاک کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گم...
-
انحلال
لغتنامه دهخدا
انحلال . [ اِ ح ِ ] (ع مص ) گشاده گردیدن گره . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گشاده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ).حل شدن . بازشدن . گشوده شدن (گره و مانند آن ). (فرهنگ فارسی معین ). یقال : انحلت العقدة. (ناظم الاطباء). انتقا...
-
تفنین
لغتنامه دهخدا
تفنین . [ ت َ ] (ع مص ) گوناگون کردن . (تاج المصادر بیهقی ). نوع نوع کردن .(زوزنی ). گونه گونه ساختن مردم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || درآمیختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) آمیختن چیزی را به چیزی . (از اقرب ال...