کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گورگندم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گورگندم
لغتنامه دهخدا
گورگندم . [ گو گ َ دُ ] (اِ مرکب ) قسمی از گندم . (ناظم الاطباء). رجوع به گل گندم و گوزگندم و جوزجندم شود.
-
جستوجو در متن
-
گوزگندم
لغتنامه دهخدا
گوزگندم . [ گ َ / گُو گ َ دُ ] (اِ مرکب ) بیخ گیاهی است که در نظر چنان نماید که گویا پنج شش دانه گندم است که بر هم چسبیده اند و خوردن آن منع آرزوی خاک خوردن کند. گویند اگر یک کیله از آن را باده رطل عسل و سی رطل آب نیک در هم آمیزند و در ظرفی کرده سر آ...