کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گل در چمن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گل در چمن
لغتنامه دهخدا
گل در چمن . [ گ ُ دَ چ َ م َ ] (اِ مرکب ) اسفناج سرخ کرده به روغن که بر روی آن تخم مرغ شکنند. بورانی اسفناج که بر آن تخم مرغ شکنند. طعامی از اسفناج سرخ کرده که بر آن تخم مرغ شکنند. آنرا نرگسی هم گویند. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دودانگه از دهات هزارجریب مازندران . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 164).
-
گل آسمان
لغتنامه دهخدا
گل آسمان . [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است . (ناظم الاطباء).
-
گل آهار
لغتنامه دهخدا
گل آهار. [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام گلی است با ساق باریک و تا یک گز ساق آن بر شود و گلها به رنگهای مختلف دهد. رجوع به آهار شود.
-
گل اخرا
لغتنامه دهخدا
گل اخرا. [ گ ِ ل ِ اُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام خاکی است به رنگ زرد و سرخ . گل مختوم نام قسمی از آن است . رجوع به اخرا شود.
-
گل اربه
لغتنامه دهخدا
گل اربه . [ گ ُ ل ِ اُ ب َ / ب ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دوایی است که آنرا از شام آورند و عنبر بید نیز خوانند. گزندگی جانوران را نافع است و به عربی جعده خوانند. (برهان ) (آنندراج ).
-
گل ارغوان
لغتنامه دهخدا
گل ارغوان . [ گ ُ ل ِ اَ غ َ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی است سرخ . (فرهنگ اسدی نخجوانی ). نام گیاهی است ارغوانی رنگ . نام نباتی است . رجوع به ارجوان شود : از شاخ زعفران گل ارغوان دمیده . (سندبادنامه ص 15). رجوع به ارغوان شود.
-
گل ازرق
لغتنامه دهخدا
گل ازرق . [ گ ُ ل ِ اَرَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آفتاب پرست : گل ازرق که آن حساب کنندقرصه از قرص آفتاب کنندهر سویی کآفتاب سر داردگل ازرق بدو نظر داردلاجرم هر گلی که ازرق هست خواندش هندو آفتاب پرست . نظامی (هفت پیکر ص 267).رجوع به گل آفتاب پرست شود.
-
گل اشرفی
لغتنامه دهخدا
گل اشرفی . [ گ ُ ل ِ اَ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یک قسم گل طلایی رنگ . (ناظم الاطباء).
-
گل اطلسی
لغتنامه دهخدا
گل اطلسی . [ گ ُ ل ِ اَ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گل های آن بشکل شیپور است و عطری ملایم دارد که هنگام شب بیشتر محسوس است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 240).
-
گل افکندن
لغتنامه دهخدا
گل افکندن . [ گ ُ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گل انداختن . || مجازاً سرخ شدن گونه ها بمانند گل یا به رنگ دیگر درآمدن : سرخی رخساره ٔ آن ماهروی بر دو رخ من دو گل افکند زرد. فرخی .و رجوع به گل انداختن شود.
-
گل اقریطس
لغتنامه دهخدا
گل اقریطس . [ گ ِ ل ِ اَ طُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از گل باشد و آنرا از جزایر یونان آورند. گویند اگر زن آبستن بر خود بندد بچه ٔ او را آسیبی نرسد تا برسد. (برهان ) (آنندراج ).
-
گل انگیختن
لغتنامه دهخدا
گل انگیختن . [ گ ُ اَ ت َ ] (مص مرکب ) ایجاد کردن گل . (آنندراج ).
-
گل اورنگ
لغتنامه دهخدا
گل اورنگ . [ گ ُ ل ِ اَ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام یک قسم گل . (ناظم الاطباء).