کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلیون
لغتنامه دهخدا
گلیون . [ گ َ ] (اِ) مخفف انگلیون . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نوعی از اقمشه ٔ هفت رنگ باشد، چنانکه هر هفت رنگ را در آن توان دید و آنرا بوقلمون هم میگویند. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ).
-
جستوجو در متن
-
کلیون
لغتنامه دهخدا
کلیون . [ ک ُ ] (اِ) جامه ای را گویند که از هفت رنگ بافته باشند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). با کاف پارسی (گلیون ) است مخفف انگلیون . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به گلیون و انگلیون شود.