کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلگیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلگیس
لغتنامه دهخدا
گلگیس . [ گ ِ ] (اِ) در تداول محلی گناباد، بازیچه ای است از چوب که آنرا روی زمین صافی به چرخش درآورند.
-
جستوجو در متن
-
بادفرک
لغتنامه دهخدا
بادفرک . [ ف َ رَ ] (اِ مرکب ) بازیچه ٔ اطفال باشد. بادآفراه . بادافراه . بادافرا. بادفرا. بادفراه . بادفرنگ . بادفرنک . بادفر. بادفره . بادبر. بادبره . بادبرک . (محمودبن عمر ربنجنی ). بادپر. فرفر. فرموک . فرفروک . فرفره .بهنه . پهنه . گردنای . شیربا...
-
بادفرنگ
لغتنامه دهخدا
بادفرنگ . [ ف ِ ن َ ] (اِ مرکب ) در خراسان بادفراه را گویند. (از برهان : بادفراه ). رجوع به بادآفراه ، بادافره ، بادافرا، بادفرا، بادفرنگ ، بادبر، بادپر، فرفر، فرفروک ، بادفر، بادفره ، بادفرک ، بادبره ، خذروف ، شیربانگ ، گلگیس ، پِل ، دوّامه ، بادفرک...
-
بادفرنگ
لغتنامه دهخدا
بادفرنگ . [ ف َ رَ ] (اِمرکب ) بازیچه ٔ اطفال است و آن چوب یا چرمی باشد که ریسمان بر آن بندند و در کشاکش آرند تا صدایی از آن ظاهر گردد. (برهان ) (آنندراج ). خراره ، چوبی باشد مدور که ریسمان بر آن بندند و در کشاکش آرند تا از آن صدا برآید و بفارسی بادف...
-
بادفرا
لغتنامه دهخدا
بادفرا.[ ف َ ] (اِ مرکب ) بادافراه . پاداش و مکافات بدی . (ناظم الاطباء). رجوع به بادآفراه و مترادفات آن شود. || بازیچه ٔ اطفالست و آن پوست پاره ای باشد مدور که ریسمانی در آن گذارند و در کشاکش آورند تا بگردش درآید و صدائی از آن ظاهر شود. (برهان ). رج...
-
بادفراه
لغتنامه دهخدا
بادفراه . [ دَ ف َ ] (اِ مرکب ) مخفف بادافراه .(فرهنگ نظام ). بمعنی بادفراست که جزا و مکافات بدی باشد. (برهان ). جزای گناه و مکافات بدی . (غیاث ) (آنندراج ). بمعنی بادافراه است . (جهانگیری ) : پاداشن نیکان همه نیکیست درین ملک چونانکه بدان را ز بدی با...
-
بادفره
لغتنامه دهخدا
بادفره . [ ف ِ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) بازیچه ٔ اطفال است و آن چوب یا چرمی باشد که ریسمانی بر آن بندند و درکشاکش آرند تا صدائی از آن ظاهر شود. (برهان ). بازیچه ٔ اطفال است . (آنندراج ). چوبکی باشد، رشته در میان ، کودکان آنرا تاب دهند. (صحاح الفرس ). چوب...
-
بادفر
لغتنامه دهخدا
بادفر. [ ف َ ] (اِ مرکب ) جزا و مکافات بدی را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). پاداش . (هفت قلزم ). مکافات بد که بادافرا گویند. (شعوری ج 12 ورق 160). جزا و مکافات بدی . (ناظم الاطباء). رجوع به بادآفراه و بادافرا و بادفراه شود. || بازیچه ٔ اطفا...