کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گشنهمانی یاختهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گشنه رود
لغتنامه دهخدا
گشنه رود.[ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین واقع در 56هزارگزی جنوب معلم کلایه و 33هزارگزی راه عمومی . کوهستان و دارای 260 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه و رودخانه ٔ فشام تأمین میشود. محصول آن غلات ، بنشن ، برنج ، انگو...
-
گشنه کان
لغتنامه دهخدا
گشنه کان .[ گ ُ ن َ ] (اِخ ) پنج فرسنگی مشرق شیراز محصول شتوی آن دیمی است و صیفی آن از آب چاه اندک شور و تنباکوی آن شهرتی دارد. (فارسنامه ٔ ناصری گفتار دوم ص 194).
-
جستوجو در متن
-
مانی توبا
لغتنامه دهخدا
مانی توبا. [ ت ُ ] (اِخ ) دریاچه ای در کانادا در ولایتی به همین نام . (از لاروس ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
مانویه
لغتنامه دهخدا
مانویه . [ ن َ وی ی َ / ی ِ ] (اِخ ) مریدان و اتباع مانی باشند که مصوری است معروف . (آنندراج ). پیروان مانی نقاش . (ناظم الاطباء). پیروان مانی و آنان را منانیه نیز گویند. مانویان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مانویه اصحاب مانی پسر فاتک بودند که در ز...
-
ارژنگ
لغتنامه دهخدا
ارژنگ . [ اَ ژَ ] (اِخ ) ارتنگ . ارثنگ . کتاب مانی که بتصاویر دلکش منقش بود : بخاقان یکی نامه ارژنگ وارنوشتند پر بوی و رنگ و نگار. فردوسی .هزار یک که نهان در سرشت او هنر است نگار و نقش همانا که نیست در ارژنگ . فرخی .و کتابی کرد [ مانی ] به انواع تصاو...
-
گلین
لغتنامه دهخدا
گلین . [ گ ِ ] (اِ) بافته ای است رنگارنگ ، پارسی نیست و همان صحیفه ٔ مانی است که نقوش گوناگون داشته . (آنندراج ).
-
ماسیه
لغتنامه دهخدا
ماسیه . [ سی ی َ ] (اِخ ) نام فرقه ای از مانویه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مانی و مانوی شود.
-
واحد فیزیولوژیکی
لغتنامه دهخدا
واحد فیزیولوژیکی . [ ح ِ دِ زی ُ ل ُ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نامی است که هربرت اسپنسر حکیم انگلیسی بر ذرات کوچکی که در یاخته (سلول ) تخم موجودات زنده وجود دارد نهاده این ذرات در ضمن رشد تخم و تشکیل جنین بین یاخته های مختلف بدن طوری تقسیم میشوند تا ب...
-
هسته
لغتنامه دهخدا
هسته . [ هََ ت َ / ت ِ ] (اِ) خسته ٔ میوه ها مانند هلو و زردآلو و جز آن ... (ناظم الاطباء). استخوان و دانه ٔ میوه . (انجمن آرا). مجموعه ٔ دانه و درون بر برخی گیاهان که در داخل میوه قرار دارد. || (اصطلاح علوم طبیعی ) جسم شفاف و متجانسی که در داخل سیتو...
-
هسته خوار
لغتنامه دهخدا
هسته خوار. [ هََ ت َ / ت ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) باکتری های مخصوصی است که انگل هسته ٔ آمیب ها می شوند. آمیب هایی که به این بیماری دچار شوند تامدتی حرکت می کنند و غذاهای مختلف را جذب میکنند ولی نمیتوانند تقسیم شوند و چون هسته وسیله ٔ ترکیب عناصر مختلف...
-
مانی شیرازی
لغتنامه دهخدا
مانی شیرازی . [ ی ِ ] (اِخ ) از شاعران معاصر سام میرزای صفوی بود و در زمان شاه اسماعیل صفوی در سپاهیگری به مقام بلندی رسید. در نقاشی نیز دست داشت . درگورستان سرخاب تبریز مدفون است . غزل زیر از اوست :حدیث درد من گر کس نگفت افسانه ای کمتروگر من هم نباش...
-
بابازاده
لغتنامه دهخدا
بابازاده . [ دَ ] (اِخ ) محمد قره مانی (مولا) متوفی 994 هَ . ق .او راست : تعلیقه ای بر کتاب البیع هدایه ٔ مرغینانی . (کشف الظنون چ 2 استانبول ستون 2036 و 2037).
-
خان و مان برانداختن
لغتنامه دهخدا
خان و مان برانداختن . [ ن ُ ب َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) اساس خان و مانی را از هم پاشیدن . خانمانی را نابود کردن : دل ماکیست که سرگشته ٔ رویت باشدخان و مانها ز شکرخنده برانداخته ای .نظیری (از آنندراج ).
-
تشنه زده
لغتنامه دهخدا
تشنه زده . [ ت ِ ن َ / ن ِ زَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) عطشان . مشتاق آب : زمین شور را مانی که پاره ای آب شور می داری تا مرغان کور تشنه زده گرد تو درآمده اند. (کتاب المعارف ).