کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گزلیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گزلیک
لغتنامه دهخدا
گزلیک . [ گ َ ] (اِ) چاقوی نوک تیز شبیه به کارد (در گناباد خراسان ). قسمی چاقوی نوک تیز که تیغه ٔ آن بر روی دسته خم نشود. رجوع به گزلک شود.
-
گزلیک
لغتنامه دهخدا
گزلیک . [ گ ُ ] (ترکی ، اِ مرکب ) پرده ای از چرم که بر طرف وحشی چشم اسب نهند .
-
جستوجو در متن
-
گزلک
لغتنامه دهخدا
گزلک . [ گ ِ ل ِ ] (اِ) کارد کوچک دسته دراز را گویند. (برهان ) (آنندراج ). نوعی از قلم تراش را هم گفته اند که سر آن برگشته و دنباله اش باریک باشد وبیشتر از جانب مصر آورند. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث )(جهانگیری ). قلمتراش . مبرات . (زمخشری ) : پیچیده ی...