کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرمسیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گرمسیر
لغتنامه دهخدا
گرمسیر. [ گ َ ] (اِ مرکب ) زمینی که بالخاصة بسیار گرم باشد. مقابل سردسیر.(آنندراج ). منطقه ٔ گرم . جائی که آب و هوای آن در زمستان سرد نیست : و بعضی از وی [ از ناحیت تبت ] گرمسیر است و بعضی سردسیر. (حدود العالم ). و ازوی [ ناحیت پارس ] هرچه به دریا نز...
-
گرمسیر
لغتنامه دهخدا
گرمسیر. [ گ َ ] (اِخ ) نام ولایتی است از ولایت بست و داور: خبر آمد که چنگیزخان به طالقان بلخ رسیده است و دو سه هزار مغول از راه گرمسیر بطلب . (تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص 194). اوبه جانب گرمسیر که اردوی او آنجا بود مراجعت نمود. (ذیل جامعالتواریخ رشیدی...
-
گرمسیر
لغتنامه دهخدا
گرمسیر. [ گ َ ] (اِخ ) نام ولایتی است در سواحل خلیج فارس . رجوع به تاریخ ادبیات ادوارد برون و جامعالتواریخ رشیدی شود.
-
گرمسیر
لغتنامه دهخدا
گرمسیر. [ گ َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ شهرستان اردستان . این دهستان در سازمان آمار به نام زواره منظور شده . دهستان مزبور در شمال شهرستان اردستان واقع حدود و مشخصات آن به شرح زیر است :حدود: از شمال به دشت کویر، از جنوب به دهستان بالا و پائ...
-
واژههای مشابه
-
طیبی گرمسیر
لغتنامه دهخدا
طیبی گرمسیر. [ طَی ْ ی ِ ی ِ گ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است . این دهستان بین دهستانهای بویراحمد سردسیر، دشمن زیاری ، طیبی سرحدی ، بهمئی سردسیر و دهستان حومه ٔ بهبهان واقع شده است . موقع طبیعی دهستان کوهستانی ، هوا...
-
جانکی گرمسیر
لغتنامه دهخدا
جانکی گرمسیر. [ ن َ ی ِ گ َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان اهواز است . این بخش در قسمت شمال خاوری اهواز واقع و از طرف شمال به بخش ایزه و از خاور بشهرستان بهبهان و از جنوب به بخش رامهرمز و از باختر به بخش هفتگل محدود است . موقع طبیعی : در بخش کوهس...
-
جانکی گرمسیر
لغتنامه دهخدا
جانکی گرمسیر. [ ن َ ی ِ گ َ ] (اِخ )شعبه ای از ایل چهارلنگ بختیاری که جزء کیومرسی و دارای شعب ذیل است : مکوند، زنگند، کردزنکند، بلواسی ، آل خورشیدی ، مم ینی . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
-
بهمئی گرمسیر
لغتنامه دهخدا
بهمئی گرمسیر. [ ب َم َ گ َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است این دهستان بین رود مارون و دهستانهای حومه طیبی گرمسیر و بهمئی و سردسیر واقع شده است . هوای آن گرمسیر و اهالی در فصل تابستان جهت تعلیف احشام خود به بهمئی سردسیر سرح...
-
جستوجو در متن
-
حسینان
لغتنامه دهخدا
حسینان . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) شهری است از هندوستان ، گرمسیر بر صحرا نهاده . (حدود العالم ).
-
نصرآباد
لغتنامه دهخدا
نصرآباد. [ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان با 72 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
همخان
لغتنامه دهخدا
همخان . [ هََ ] (اِخ ) از نواحی گرمسیر قدیم فارس بوده است . رجوع به فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 135 شود.
-
ممبینی
لغتنامه دهخدا
ممبینی . [ م ُ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ جانکی گرمسیر ایل چهارلنگ بختیاری . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 76).
-
مکوند
لغتنامه دهخدا
مکوند. [ م َ وَ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ جانکی گرمسیر ایل چهارلنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).