کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گردو پائین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گردو پائین
لغتنامه دهخدا
گردو پائین . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تنک گزی بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در 62هزارگزی شمال اردل و 12هزارگزی جاده ٔ کوهرنگ . هوای آن معتدل و دارای 153 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود.محصول آن غلات ، حبوبات ، روغن و تنباکو است . ش...
-
واژههای مشابه
-
گردو بالا
لغتنامه دهخدا
گردو بالا. [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تنگ گزی بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در 60هزارگزی شمال باختر اردل و 12هزارگزی جاده ٔ کوهرنگ . هوای آن معتدل و دارای 177 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، حبوبات و روغن است . شغل ا...
-
گردو چوب
لغتنامه دهخدا
گردو چوب . [ گ ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت ، واقع در 41000گزی جنوب خاوری ساردوئیه و سر راه مالرو ساردوئیه به دارزین .7 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
تل گردو
لغتنامه دهخدا
تل گردو. [ ت َ گ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سیاهو است که در بخش مرکزی بندرعباس واقع است و 1214 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
دره گردو
لغتنامه دهخدا
دره گردو. [ دَرْ رَ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . واقع در 49 هزارگزی جنوب فهلیان و 25هزارگزی راه شوسه ٔ کازرون به فهلیان ، با 123 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
-
ده گردو
لغتنامه دهخدا
ده گردو. [ دِه ْ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان صغاد بخش مرکزی شهرستان آباده . واقع در 42هزارگزی باختر آباده . سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). قریه ای است در دوازده فرسنگی شمالی آسپاس . (فارسنامه ٔ ناصر...
-
لای گردو
لغتنامه دهخدا
لای گردو. [ گ ِ ] (اِخ ) دیهی سیزده فرسنگ میان جنوب و مشرق نی ریز. (فارسنامه ٔ ناصری ). دهی از دهستان کوهستان بخش داراب ، شهرستان فسا. واقعدر 84 هزارگزی خاور داراب . معتدل . دارای 799 تن سکنه شیعه . آب آن از چشمه . محصول آنجا بادام و انجیر و مویز و گ...
-
جستوجو در متن
-
طراران پائین
لغتنامه دهخدا
طراران پائین . [ طَرْ ران ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان تفرش بخش طرخوران شهرستان اراک ، در 3هزارگزی شمال باختری طرخوران . کوهستانی ، سردسیر با 600 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، بنشن ، گردو، بادام و میوه ها. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آن...
-
سی سخت
لغتنامه دهخدا
سی سخت . [ سی س َ ] (اِخ ) قصبه ای است از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان ، کنار راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز. دارای 2500 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، حبوبات ، عسل و گردو. ساکنین از طایفه ٔ بویراحمد پائین هستند. (...
-
نساء سفلی
لغتنامه دهخدا
نساء سفلی . [ ن ِ ءِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین بخش طالقان شهرستان تهران ، در 15هزارگزی مغرب شهرک در ناحیه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 192 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و آلو و گردو، شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ...
-
باویل
لغتنامه دهخدا
باویل . (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش اسکو شهرستان تبریز در مسیر راه شوسه ٔ اسکویه به خسروشاه . سکنه 2298 تن . محصول عمده غلات و انگور و گردو و بادام .از دو بخش تشکیل شده : باویل بالا و باویل پائین . (ازفرهنگ جغرافیائی ایران ج 4). در نزهةالقلوب این...
-
اوچان
لغتنامه دهخدا
اوچان . (اِخ ) دهی است جزء دهستان پائین بخش طالقان شهرستان تهران با 291 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ محلی شاهرود و محصول آنجا غلات ، انگور، گردو، بنشن و شغل اهالی زراعت است . عده ای از سکنه برای تأمین معاش به تهران ومازندران میروند. (از فرهنگ...
-
طیولا
لغتنامه دهخدا
طیولا. (اِخ ) دهی است جزء دهستان اشکور پائین بخش رودسر شهرستان لاهیجان در 42 هزارگزی جنوب رودسر و 6 هزارگزی باختر سی پل . کوهستانی و سردسیر با 95 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و بنشن و ارزن و فندق و گردو و لبنیات . و شغل اهالی زراعت و گله...