کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرایان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گرایان
لغتنامه دهخدا
گرایان . [ گ َ / گ ِ ] (نف ، ق ) در حال گرائیدن . متمایل . مایل . گراینده : ز شاه سرافرازو خورشیدچهرمهست و به کامش گرایان سپهر.فردوسی .
-
جستوجو در متن
-
مهست
لغتنامه دهخدا
مهست . [ م َ هََ / م َ هَِ ] (ص ) سنگین و گران . (برهان ) (آنندراج ). || (ص عالی ) مهترین . بزرگترین : ز شاه سرافراز و خورشید چهرمهست و به کامش گرایان سپهر. فردوسی .نخستین سرنامه گفت از مهست شهنشاه کسرای یزدان پرست . فردوسی .به عنوانش بنوشت شاه مهست ...
-
خورشیدچهر
لغتنامه دهخدا
خورشیدچهر. [ خوَرْ / خُرْ چ ِ ] (ص مرکب ) خوبروی . جمیل . آنکه چهره چون خورشیددارد. خورشیدچهره . خورشیدرخ . خورشیدرو : بر او آفرین کرد مادر بمهرکه برخوردی ای ماه خورشیدچهر. فردوسی .ز شاه سرافراز و خورشیدچهرمهست و بکامش گرایان سپهر. فردوسی .کشیدند با ...