کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گدا و گُشنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کوچه گدا
لغتنامه دهخدا
کوچه گدا. [ چ َ / چ ِ گ َ ] (اِ مرکب ) کوچه ای که در آن گدایان مسکن دارند. (ناظم الاطباء).
-
گدا شدن
لغتنامه دهخدا
گدا شدن . [ گ َ / گ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بیچاره شدن . فقیر شدن . مال خود را از دست دادن .
-
گدا گرسنه
لغتنامه دهخدا
گدا گرسنه . [ گ َ / گ ِ گ ُ رُ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) درتداول عوام ، کسی که چشم دلش سیر نباشد. گداگُشنه .
-
بچه گدا
لغتنامه دهخدا
بچه گدا. [ ب َ چ َ / چ ِ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ گ َ / گ ِ ] (اِ مرکب ) آن بچه که گدائی کند. طفل خردسال بینوا که به گدائی پردازد. || فرزند گدا. گدا بچه .
-
خرمن گدا
لغتنامه دهخدا
خرمن گدا. [ خ ِ / خ َ م َ ن ِ گ َ/ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از توده ٔ غله ای است که خوشه چینان جمع کرده باشند. (برهان قاطع).