کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گابریل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گابریل
لغتنامه دهخدا
گابریل . [ ی ِ ] (اِخ ) اسقف هراتی که از راه بسیار دور آمده بود تا در مجمعی که آکاس در زمان سلطنت ولاش دعوت کرده بود شرکت کند و این مجمع در سلوکیه (سلوسی ) منعقد شود و فقط دوازده اسقف در آن شرکت کردندکه از آنجمله گابریل است . و سه قانون مهم در آنجا ب...
-
جستوجو در متن
-
ژیرار
لغتنامه دهخدا
ژیرار. (اِخ ) لابه گابریل . نام دستوردانی از مردم فرانسه ، متولد در مونت فراند (پوی -دو-دوم ) (1677-1748 م .).
-
لیپمان
لغتنامه دهخدا
لیپمان . (اِخ ) گابریل . فیزیکدان فرانسوی ، مولد هلریش (لوکزامبورگ ) (1845-1921 م .). وی را در الکتریسیته و عکاسی رنگین تحقیقات مفیدی است .
-
لاری نی
لغتنامه دهخدا
لاری نی . [ رِ ] (اِخ ) نیکلا گابریل دو. نام لیوتنان اول پلیس پاریس . مولد لی مژ (1625-1709 م .).
-
پنیو
لغتنامه دهخدا
پنیو. [ پ ِ ی ُ ] (اِخ ) اتین گابریل . کتاب شناس فرانسوی .مولد، آرک آن بارّوا بسال 1765م . و وفات در 1849.
-
داش
لغتنامه دهخدا
داش . (اِخ ) گابریل . ملقب به کنتس ، نویسنده ٔ فرانسوی . متولد پاریس (1804-1872 م .).
-
سارتین
لغتنامه دهخدا
سارتین . (اِخ ) گابریل . از رجال سیاسی فرانسه ، متولد بارسلن (برشلونه ) [ 1829 - 1801 ] است . وی ابتدا صاحب منصب شهربانی بود و بعد مقام وزارت دریاداری را یافت .
-
ژانن
لغتنامه دهخدا
ژانن . [ ن َ ] (اِخ ) ژول گابریل . نام ادیب و نویسنده و نقاد فرانسوی . مولد سن -اتین (لوآر) و وفات در پاریس (1804 - 1874 م .).
-
ژربرن
لغتنامه دهخدا
ژربرن . [ ژِ ب ِ رُ ] (اِخ ) گابریل . عالم فرانسوی . مولد سنت کاله (من ) بسال 1628 و وفات در سنت دنی بسال 1711 م .
-
لاتنیان
لغتنامه دهخدا
لاتنیان . [ لات ْ ت ِ ] (اِخ ) آبه گابریل شارل دو. نام شاعر فرانسوی مولد پاریس (1697 -1779 م .). او راست : «ژِدُبن تابا».
-
باتوری
لغتنامه دهخدا
باتوری . (اِخ ) گابریل . برادر سکموند باتوری ولیعهد ارول بود. وی در سال 1607م . امیر ارول گشت ولی از عهده برنیامد و حرکات زشتی از وی بروز میکرد لذا اهالی وی را خلع کردند و سپس کشور او از تصرف این خاندان بیرون آمد. (قاموس الاعلام ترکی ج 2).
-
فارنهایت
لغتنامه دهخدا
فارنهایت . [ رِ ] (اِخ ) گابریل دانیل . طبیعی دان معروف آلمان که در ساختمان گرماسنج پیشرفت زیادی به وجود آورد و نوع خاصی از گرماسنج که خود او ساخته به نامش معروف است . فارنهایت در چهاردهم ماه مه ٔ 1686 م . در شهر دانتزیگ به دنیا آمد. بیشتر عمرش را در...
-
اشتراوس
لغتنامه دهخدا
اشتراوس . [ اِ ] (اِخ ) یوهان آهنگ ساز رقص . متولد بسال 1804 م . و متوفی بسال 1849 م . در وین .وی دومین رئیس ارکستر «لانر» گشت و نبوغ خاصی در موسیقی رقص از خود آشکار ساخت و ارکستری تشکیل داد که خود در رأس آنان به اجرای آهنگهائی که ساخته ٔ خود بود، پ...
-
بلوشه
لغتنامه دهخدا
بلوشه . [ بْل ُ / ب ِ ل ُ ش ِ ] (اِخ ) گابریل ژوزف ادگار (1870 - 1937 م .)، مستشرق فرانسوی . وی زبانهای عربی و فارسی را در مدرسه ٔ السنه ٔ شرقی پاریس فراگرفت ، و از کتابداران نسخه های خطی کتابخانه ٔ ملی پاریس شد. فهرستهای بسیار از نسخه های خطی منتشر ...