کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گا
لغتنامه دهخدا
گا. (ترکی ، حرف اضافه ) در ترکی ترجمه ٔ حرف «با» که برای الصاق و صله آید و ترجمه ٔ حرف «اِ» که حرف ربط است و در بعضی جاها افاده ٔ مفعولیت نیز میکند. (غیاث ) (آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
لوپ دو گا
لغتنامه دهخدا
لوپ دو گا. [ ل ُ دُ وِ ] (اِخ ) از شعرای بزرگ اسپانی ، مولد مادرید به سال 1562 و وفات به سال 1635 م .
-
جستوجو در متن
-
شهنگانه
لغتنامه دهخدا
شهنگانه . [ ش َ هََ گا ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ژاله و تگرگ . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
لام
لغتنامه دهخدا
لام . (اِ) نامی است که در شیرگاه و میان دره به تمشک دهند. (گا اوبا). رجوع به تمشک شود.
-
بگاره
لغتنامه دهخدا
بگاره . [ ب ِگ ْ گا رَ / رِ ] (اِ) قسمی از قایق بزرگ که دارای شراع است . (ناظم الاطباء).
-
زنگانه
لغتنامه دهخدا
زنگانه . [زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام رودخانه ای هم هست . (برهان ) (غیاث ). بمعنی رودخانه که از پهلوی زنگان گذرد. (آنندراج ). رجوع به زنگانه و زنجان و زنجان رود شود.
-
زنگانه
لغتنامه دهخدا
زنگانه . [ زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِ) نام پرده ای است از موسیقی . (برهان ) (جهانگیری ) (غیاث ). پرده ای است از موسیقی قدیم . (فرهنگ فارسی معین ). نغمه ای از موسیقی . (ناظم الاطباء). || نام رودی است و نام سازی است که زنگیان نوازند. (آنندراج ). رجوع به زنگ...
-
زنگانه رود
لغتنامه دهخدا
زنگانه رود. [ زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است که از پهلوی زنگان می گذرد. (برهان ) (غیاث ). وزنگان شهریست . (غیاث ). یکی از پنج رود ولایات خمسه که از کنار شهر زنگان می گذرد. (ناظم الاطباء). رجوع به زنجان و زنجان رود شود.
-
زنگانه شورک
لغتنامه دهخدا
زنگانه شورک . [ زَ گا ن َ / ن ِ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کسبایر است که در بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد واقع است و 191 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
چگانی
لغتنامه دهخدا
چگانی . [ چ َگ ْ گا ] (اِ) نوعی از خربزه ٔ شیرین باشد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). نوعی از خربزه باشد. (جهانگیری ) (از رشیدی ). نوعی از خربزه است که شیرین است و از شدت شیرینی و حلاوت چسبنده است و در شیراز چیز چسبنده را چگنی و چگنه گویند. (انجمن آرا) ...
-
زنگانه رود
لغتنامه دهخدا
زنگانه رود. [ زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نام سازیست که زنگیان در روز جنگ نوازند. (برهان ) (ازجهانگیری ) (از ناظم الاطباء). و نام سازی است که زنگیان نوازند. (فرهنگ رشیدی ). نام سازی که زنگیان نوازند. (غیاث ). در زنگانه گذشت . (آنندراج ) : چوزنگی درآ...
-
فرائض پنجگانه
لغتنامه دهخدا
فرائض پنجگانه . [ ف َ ءِ ض ِ پ َ گا ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نمازهای پنجگانه .(آنندراج ). || ارکان ایمان که پنج است : صوم ، صلوة، حج ، زکوة و یک بار خواندن کلمه ٔ شهادت ، یانزد بعضی علماء خمس که به سادات دهند. (آنندراج ).
-
گورگاورز
لغتنامه دهخدا
گورگاورز. [ گا وِ ] (اِخ ) دهی است از بخش گوران شهرستان اسلام آباد غرب واقع در 22000 گزی شمال باختری گهواره و 3000 گزی درینجه . کوهستانی و سردسیر و دارای 275 تن سکنه است . آب آن از چشمه است . محصول آن غلات و توتون و صیفی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و ...